سحر در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۵ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:
🌹
بهنام اعظمیان در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳ - کاش یارب:
به جای رشگم
باید از کلمه رشک ( و در نهایت : رشکم ) استفاده شود
لطفا اصلاح فرمایید
آسید کاظم در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵:
بیت ششم اشتباه تایپ دارد "صد" درست است نه "سد"
سحر در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۲۷ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:
🌹
کوروش در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را:
چرا ابتدای این بخش درباره سمیع و بصیر بودن خدا گفته و بعد توضیح داده که اینا اسم علم نیست و تضاد اسم و صفت رو توضیح داده لطفا هرکی میتونه این بخش از مثنوی رو کامل تفسیر کنه ممنون میشم
کوروش در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را:
چرا ابتدای این بخش درباره سمیع و بصیر بودن خدا گفته و بعد توضیح داده که اینا اسم علم نیست و تضاد اسم و صفت رو توضیح داده لطفا هرکی میتونه این بخش از مثنوی رو کامل تفسیر کنه ممنون میشم
کوروش در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را:
اسم مشتقست و اوصاف قدیم
نه مثال علت اولی سقیم
یعنی چه ؟
سرو روان در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۵۰ در پاسخ به تابش دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:
شما ذوق ادبی واقعا خوبی دارین ،
پیشنهاد میکنم ادامه بدین بلکم چیزی شدین.
منتهی پیش از پیشنهاد دادن ، یه دور اشعارتونو تقطیع کنید ...
من یه دانش آموز دوازدهمی ام ، و خیلی راحت متوجه شدم که ابیاتتون از لحاظ وزنی سرشار از ایراد اند و نه تنها با شعر ، بلکه با یکدیگر هم تناسب ندارند .
سحر در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۱ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
🌹
دکتر صحافیان در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:
ای مسلمانان! پیش ازین دلی آگاه داشتم که هر مشکلی را به پیشگاهش میبردم.
۲-اگر در گرداب اندوه میافتادم با تدبیرش به ساحل نجات میرسیدم.
۳- آری دردشناس و چاره اندیش بود که پشتوانه صاحبدلان بود.
۴- اما به کوی معشوق که رسیدم دلم را گم کردم، پروردگارا! منزل عشق چطور مرا پایبند و اسیر کرد!
۵- آری هنر و فضیلت مایه محرومیت و ناکامی است اما از من محرومتر کیست( آسمان کشتی ارباب هنر میشکتد- چون هنرهای دگر مایه حرمان نشود- فلک به مردم نادان دهد زمام مراد و ...نشاندهنده باور به ناکامی فضیلت دارد- هنر عشق نیز با فراق همراه است)
۶-بر جان پریشان عاشقم دل بسوزانید که پیش از عاشقی کاردان و سرآمد بود.
۷- اما پس از آگاهی بخشی عشق و تولد دوباره، گفتارم در هر مجلسی دلپذیر و شیرین شد.
۸- اکنون نگو که حافظ نکته دان ک باریکبین است که در وادی عشق او را نادانی استوار یافتیم(خانلری: محکم غافلی)
ابتدای غزل سخن از دل آگاه است ولی والاتر از آن وادی عشق است که منجر به بیخودی و آغاز ورود به وادی فنا میشود، که در بیت ۴ بیان شده و در بیت ۷ و ۸ بیان شده است.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
رضا از کرمان در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۴۳ در پاسخ به کوکب دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
سلام
حاشیه شما مرا یاد بخشی از کتاب زندگانی من ،اثر زنده یاد احمد کسروی انداخت آنجا که خاطره سفرش را به قلم تحریر در آورده ایشان میگوید در سال 1318 با اتوبوس از تهران عازم قزوین بودیم سر هر پیج وگردنه ای سه تا صلوات میفرستادیم بعد نوبت لعنت چی ها میشد بر یزید لعنت وما میگفتیم بیش باد بر شمر لعنت بیش باد برابن ملجم ، معاویه، لعنت.... هرکس عطسه میکرد راننده اتوبوس را پنج دقیقه کناری میزد که صبر آمده ،به هر امامزاده که میرسیدیم همه فاتحه میخواندیم وپول صدقه به صندوق ها می انداختیم بعد از پنج ساعت وفرستادن 264 صلوات لاستیک اتوبوس ترکید وواژگون گردید . روحت شاد مرد.
محمد نوا در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۴:
با سلام
خواندن شعرهای مولانا باعث میشه انسان فکر کنه که مولانا با ماست و یک توهم بزرگ بودن به انسان جذب بشه این از ضعف های وجودی انسانه باید اصلاح بشه
مرتضا اسماعیل آبادی در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:
نسخ خطی موجود متعلق به قرن ۸ و ۹ نا خلف باشم هست که منطبق با رندی شاعر هست بخصوص که من چرا ملک جهان را به جویی نفروشم نه بلاغت خاصی داره نه نکتهی نغز و زیبایی.
فقط چرا «دو» گندم!؟ چرا یک یا سه یا چهار نه!؟
مساله فقط وزن بوده!؟
عزیزی نوشته منظورش حضرات علی و فاطمه هستند :)))) اون هم از حافظ اهل سنت!
مهریار mohsen.۲۹۸@gmail.com در ۵ ماه قبل، شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۲:
در نسخه ی چاپ هند که نگاه میکنم میبینم یک بیت در پایان دارد که در دیوان های در دست ما نیست کنید :
من آن دم برگرفتم دل ز حافظ
که ساقی گشت یار و ناگزیرم
که معنیش این میشه که من اون لحظه ای که ساقی یارم شد دل از خود و خویش برگرفتم
ضمنا در آن چاپ بیت "چو حافظ گنج او در سینه دارم" نگاشته شده : "فراوان گنج او در سینه دارم" که به نظر درست تر است
ر.غ در ۵ ماه قبل، جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۳:
در عمل طربگران معنی ساحری نگر
فرهود در ۵ ماه قبل، جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۵ در پاسخ به بابک چندم دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهینبانو شیرین را:
درود،
در معنای این بیت شما درست میفرمایید. مثال صحیحی نبود، این بیت را به عنوان مثالی جانبی آوردم و به علت شتاب، اشتباهی در معنا رخ داد. در نظر پیشین به عنوان تذکر اضافه کردم.
کسی نمیتواند رد کند که در اساطیر، ناهید (یا زهره) جنبه زنانه و برجیس (یا هرمز) جنبه و وجه مردانه دارد. اگر اولین نظر من را در بالا دوباره نگاهی بیندازید میبینید که مبنای استدلال اصلی من در این قسمت و بخش بنابر همین بود.
پیروز باشید
ر.غ در ۵ ماه قبل، جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۳:
با سلام لطفا رغبت را رغبتت کنید در این بیت: رغبتت ار به بوستان نیست به گورخانه رو
بابک چندم در ۵ ماه قبل، جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهینبانو شیرین را:
باز هم درود
در این بیت که شما آوردی:
"چو برجیس در جنگ هر بدگمان
کمان دارم و برندارم کمان"
کمان نخست اشاره به قوس، خانه/برج نهم فلک، است که برجیس/مشتری حاکم/فرمانروای آنست و طبیعت و مختصات آنان...کمان دوم نیز اشاره به کمان شکاری/جنگی (تیر و کمان) است که می گوید همچون برجیس آنرا بر ندارد (در بر ندارد/دارای آن نیست)...
در نجوم سلحشوری و کمانداری مختص بهرام/مریخ است، آنچنانکه حافظ هم آورده: "به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش"...
برای همین هم اگر بهرام/مریخ را در کنار زهره آورده بود آنگاه می شد بیان شما را محتمل دانست که اشاره به خسرو وسلحشورانش دارد، ولی برجیس را بعید میدانم...
سرافراز باشی
یاسر در ۵ ماه قبل، جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۱۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱:
کنج منطقه ای است در شمال شرق ایران قدیم
برگ بی برگی در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷: