گنجور

حاشیه‌ها

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۲:

سلام  عزیزم 

 بله  دقیقاً درست میفرمایید  خدا را شکر که جهل ایشان لااقل بر بعضی از فضلا پوشیده نمانده وهمچون جلاال الدین ایشان را رسوای خاص وعام مینمایید تا شاید تاج سروری که از حاشیه نویسی، بدین رستم های خیالی  عطا شده ، از سر ایشان بردارند وبه رستم های حقیقی ببخشند  ای هیج برای هیچ بر هیچ مپیچ  ضمناً بعضی از این مخنثها شاید بنظر مخنث وجاپلوس وسترون باشند ولیکن   به قول شیخ اجل سعدی شیرین سخن 

هرپیسه گمان مبر نهالی   شاید که پلنگ خفته باشد. 

محالست که هنرمندان بمیرند و بی‌هنران جای ایشان بگیرند که ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند

 سوی دریا عزم کن زین آبگیر /// بحر جو و ترک این گرداب گیر 

  شاد باشی عزیزم 

bolhasani در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

سلام، به نظر من حضرت مولانا منظورش از پا گذاشتن بر روی سر به معنی پا گذاشتن در جایی است که عقل حکم میکند. برداشت بنده این بود اگر قدم را در جهت فرمان عقل برداری میتوانی از آنچه خداوند در درونت گذاشته ، نردبانی بسازی و سیر سماوات کنی.

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۴:

سلام 

  آقای هژیر مهر افروز در البوم آیان از این غزل  به زیبایی استفاده کرده است .

الف رسته در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۴:۱۰ در پاسخ به آناهید دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:

ضرب اصول گوشه‌ای در موسیقی است، امروزه گوشه‌ای در دستگاه شور است.

سیّد مبین محدثی در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۴۳ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

کانچه مارا بِه از آن نِه، همه چیزت بِه از آن‌ست

 

آنچه ما را بهتر از آن نیست، همه چیز تو بهتر از آن است

کوروش در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۴۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۷ - مانستن بدرایی این وزیر دون در افساد مروت شاه به وزیر فرعون یعنی هامان در افساد قابلیت فرعون:

هم‌چو جان باشد شه و صاحب چو عقل

 

عقل فاسد روح را آرد بنقل

 

مصرع دوم یعنی چه ؟

 

سیّد مبین محدثی در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۴۱ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

به نظر برای وزن و آهنگ، مصراع اول باید این مدلی باشه:

آن ملاحت که تو داری گهر حسن همان‌ست

هیچ در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۸:

این درد رسید به استخوان دو تا گشتیم 

از زمین برخواستیم و در آسمان بنمائی 

 

پریشان در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۴۲ در پاسخ به محسن رضایی دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:

سلام. هیچکسی از اعتقادات خیام خبری نداره، با توجه با نثری که برای خدا منسوب به ایشون نوشته شده احتمالا به خداییواعتقاد داشته، ولی حداقل به گزاره های معمول دینی اعتقادی نداشته، همونطور که در رباعی دیگر میفرماید گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک چون عاقبت کار چنین خواهد بود یا تو زر نه ای ای غافل نادان که تو را در خاک نهند و باز بیرون آرند. زود پیش‌داوری نکنیم، حداقل دین یا بی دینی در اشعار ایشون تاثیری نداری و بسیار زیباست.

همایون در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۲:

گاه با مردمی بر میخوریم که به دانش خود می بالند و همه چیز را بهم می بافند تا مبادا گوشه ای از جهل خود را ناپوشیده بگذارند!

اینها خودخواهی و خودپسندی خود را با چاپلوسی بدست می آورند با این بنیاد که من آنم که رستم بود پهلوان، میتوان به آنان بی توجه بود چون مرد میدان نیستند و در سایه ها بسر میبرند و با کمترین ‌بانگی ناپدید می‌شوند در برابر آنهایی که فرمان آنان بدست هستی است و بسیار اندکند اینان بیشمارند ناگزیر جلال‌دین به گونه های بسیار آنها را رسوا میسازد و کوچکی شان را هویدا میسازد

ما ایرانیان نیز شوربختانه بسیار ازاین مخنث های نازا و سترون داریم که سرزمین مان را و فرهنگ سترگ ما را می خشکانند و می آلایند  

یوسف شیردلپور در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:

شاه بیت این شعر وغزل 

ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد 

ترس تنهاییست ور نه بیم رسواییم 

فوق‌العاده است معرکه  بویژه آنکه بانوای نی مسیحی هایی استاد محمد موسوی و  آواز آسمانی استاد شجریان وای وای 💐💐💯💯✋✋

یوسف شیردلپور در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳:

مرد باید که جفا بیند و منت دارد

نه بنالد که مرا طاقت بدخویان نیست🤔🤔خدایا این مرد این کوه درد چقدر باید که جفا بیند؟ چه کردی با ما سعدی عاشق روحت شاد نامت جاودان 💚💚💐💯

همایون در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۳:

از غزل های طلایی

در فرهنگ ایران دو آینه هست که زنگار نمیگیرد یکی شاهنامه فردوسی و دیگری ماهنامه و شمس نامه جلال‌‌دین که مثنوی و دیوان شمس نامیده میشود در شاهنامه مردم در میدان از دین مداران شکست میخورند و در ماهنامه نبرد به پیش برده میشود 

این آینه ها برای نمایش  زندگی مردم است که بازتاب هستی است، خورشید بیرون و شاه درون 

در استوره جمشید شاه و خورشید با هم یکی میشود

علی میراحمدی در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱:

بنده بارها هفت خوان را خوانده ام و مازندران را هم به عنوان همین شهر اشنای شمال کشور تصور کرده ام. به نظرم فارغ از بحث تخصصی جغرافیای شاهنامه این از مواردی است که میتوان به مخاطب اجازه برداشت های ممکن را داد.

امیر لطف زمان در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۴۰ دربارهٔ میرداماد » دیوان اشراق » اخوانیات » سؤال میرداماد از شیخ بهایی:

خدا بود و (دگر) هیچ نبود

تصحیح شود، با تشکر.

آناهید در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۲۷ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:

درود

در بیت

که بار غمم بر زمین دوخت پای

به ضرب اصولم برآور ز جای

 

منظور از اصول چیه؟

 

 

امیر لطف زمان در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۲۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:

وزن شعر بر رجز سالم(مستفعلن) است

۱
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۵۲۶۹