سحر در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۳۰ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸:
🌹
خُردزال در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۰ در پاسخ به کیا دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۶:
به به از سال 98 این ایراد وجود داره و تصحیح نشده پس.تا امشب هم تصحیح نشه پاسخگوی سازمان فرهنگ و ارشاد خواهید بود . برای این آسیب (عمدی) به شعر
خُردزال در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۶:
تمنا میکنم ویراش صحیح رد شده را برای سومین بار ازم تمنا نکنید.
(در مصرع دوم حرف (دال) اضافه تایپ شده است ) کاملا واضح .
نوش جانت باد اگر "با" باده نوشان خورده ای صحیح می باشد .
(با عرض پوزش و کمال احترام به شعر اصلی حرفم با ادمین های سایت می باشد و گستاخی به شعر برداشت نشود )
❌نوش جانت باد اگر باد باده نوشان خورده ای؟ ❓ باد معده ی باده نوشان را خورده است؟ ❓ او باد است و خود باده نوشان را خورده است؟❓ باد باده نوشان یک مدل از انواع مدل های نوشیدن است؟ ؟ بادباده نوشی اصطلاحی خاص است و ما بی خبریم؟ ❓ بادباده نوش؟؟؟ واقعا؟؟ لامصبا ویراشارم رد میکنن🤦♂️ از 9 صبح امروز تا الان که 1:18 شده ساعت دارم سعی میکنم اینو درستش میکنم و اینا دارن مقاومت در برابر فهمیدنشونو بیشتر میکنن!
احمد رحمتبر در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۰ دربارهٔ اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۶ - در بیان اینکه خودی از سؤال ضعیف میگردد:
آنچه شیران را کند روبه مزاج
احتیاج است، احتیاج است، احتیاج
این بیت در واژهنامه دهخدا، زیر مدخل «روبه مزاج» آمده است و نام شاعر را مولانا نوشته است.
زهره بیگی در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۲۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:
عرض ادب و احترام خدمت تمام دوستان
من الان 46 ساله م هست ... دیوان وحشی بافقی رو وقتی 19 ساله م بود از دخترعموم هدیه گرفتم
این شعر اون زمان برام بسیار جذاب و گیرا بود و تقریبا هر روز میخوندمش ... بیشتر ابیاتش و حفظ شده بودم
خیلی دلم می گرفت و با خوندن این شعر اشک تو چشمام حلقه می زد ... الان هم گاهی با خودم این شعر زیبا و پر از حس رو زمزمه می کنم ... اینکه دیگران هم می خونند و نظراتشون رو می نویسند به آدم حس خوب و آرومی رو انتقال میده ...
کوروش در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۵ - قصهٔ شاعر و صله دادن شاه و مضاعف کردن آن وزیر بوالحسن نام:
از چنو شاعر نس از تو بحردست
ده هزاری که بگفتم اندکست
یعنی چه
کوروش در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۴ - بقیهٔ عمارت کردن سلیمان علیهالسلام مسجد اقصی را به تعلیم و وحی خدا جهت حکمتهایی کی او داند و معاونت ملایکه و دیو و پری و آدمی آشکارا:
آن سلیمانی دلا منسوخ نیست
در سر و سرت سلیمانی کنیست
یعنی چه ؟
کوروش در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۴ - بقیهٔ عمارت کردن سلیمان علیهالسلام مسجد اقصی را به تعلیم و وحی خدا جهت حکمتهایی کی او داند و معاونت ملایکه و دیو و پری و آدمی آشکارا:
اخگر از حرص تو شد فحم سیاه
حرص چون شد ماند آن فحم تباه
مصرع اول رو باید برعکس بخونید
فحم سیاه یعنی همون ذغال خاموش از حرص تو تبدیل به اخگر شد یعنی زغال روشن
حرص استعاره از آتش
رضا س در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۲:
این قطعه حداکثر در سال ۷۴۳ و حدود ۵۰ سال قبل از فوت حافظ گفته شده چون در رمضان ۷۴۳ شاه مسعود اینجو به دست یاغی باستی چوپانی در شیراز کشته میشه. مضمون شعر هم خیلی زیرکانهست. قاطری که با سرمایهی سه سال کار کردن خریده بوده توسط یکی از عوامل شاه مسعود ضبط شده و میگه در خواب دیدم که استر یا قاطرم در اصطبل شاه بود. هم حرفشو در قالب خواب دیدن گفته و به طور غیرمستقیم عوامل شاه رو متهم کرده و هم با تعاریفی که از شاه کرده احتمالا امید داشته چیز بهتری از استر هم گیرش بیاد. طبق گفتهی دکتر قاسم غنی (آوازهی شه سلطانی) در بیت دوم اشاره به یکی از سرداران بزرگ آل اینجو به نام سلطان شاه جاندار داره که در نهایت البته به آل اینجو خیانت کرد و به امیرمبارزالدین مظفری پیوست.
همایون در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۶:
غزلی جانانه و طلایی و شبتابی
غزلی پهلوانی و دستانی
فراتر از فهم و دانش از دل و پندار نیک
غزلی از تبار شمس و آفتابی
چارپر و شاهی و میدانی
وحید نجف آبادی در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:
بنازم به این کژراهه که صراط مستقیم حقیقی همین است258
گمرهی های عشق بردرد، صد هزاران طریق و قانون را
هلیا در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۸ در پاسخ به علی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۰:
اگر بسی بشه، ت ی کلمه "است" خورده میشه و وزن دچار مشکل میشه
بابک بامداد مهر در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۷ - مرثیه:
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا....
درهمین بیت روانی طبع وتصویرسازی ایرج را بایدستود که در سهل وممتنع سرودن قابل مقایسه باسعدی است.الحق در هرزمینه وارد شده حق مطلب را ادا کرده است
محمد تقیزاده در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:
دوستان دو سه تا مجهول در شعر وجود دارند که به نظرم اینگونه تفهیم میگردد؛
بیت اول به گونه ای تلمیحی اشاره بر بیرون افتادن آدمی از عالم روحانی بالاست که در داستان حضرت آدم و ابتدای دفتر اول مولانا نیز مشهود هست...
اشاره بر نزول و پایین افتادن از مقام و نبود مسیر مشخصی در زندگی است.
مراد از آوردن چند عدد نیز آنست که به مخاطب بگوید که هر عددی رو به هر چیزی بخوای هم نسبت بدی و راجب آن بدانی_گرچه در قدیم هر یک از اعداد نشان و نماد چیزی بودند .مثال:هفت آسمان ،چهار جهت و..._بااااز هم در گمراهی هستی و هیچ چیز مشخصی وجود ندارد و در حیرانی هستی...
بیت بعد توصیه ای به آدم میکنه و "مِی نوش" به نظرم در اینجا به بیخیالی ای نسبت به این موضوع اشاره داره( بیخیال آن شو که بخوای بدونی از کجا اومدی)(بیخیال مفهوم عدم شو) چرا که از دیگر خصوصیات مِی خوری بیخیالی است ..این از قبل.
برا بعد هم که توصیه ای داره که زندگی کردن تنها با شادمانی و خوشی میسر است .
کوروش در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۴ - بقیهٔ عمارت کردن سلیمان علیهالسلام مسجد اقصی را به تعلیم و وحی خدا جهت حکمتهایی کی او داند و معاونت ملایکه و دیو و پری و آدمی آشکارا:
لیس من مستقذر مستنقه
قط الا طایره فی عنقه
یعنی چی
فاطمه rezaie در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۱۵ در پاسخ به احسان چراغی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:
بنظرم این ، قدرت سخنوری و تبحر حضرت استاد رو به تصویر میکشد💫
فاطمه rezaie در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:
درود خدا بر روان پاک و عزیز حضرت شیخ اجل سعدی این غزل و غزل ۳۷۹ شاهکار و محشر هستند واقعا 💫👌
بهنیا در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲:
عجیبه که این شعر که به حق یکی از زیباترین شعرهای ادبیات فارسیه اینقدر کم حاشیه براش نوشتن
هیچ در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۶:
درود بر شرفت مولا
امیر لطف زمان در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۲۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳: