صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۴ - تاریخ
سصید و سی و سه ز بعد هزار
شب ز وحشت کسی نمیخوابد
در ده و شهر و قریه از باران
کاخ معمول کس نمی یابد
آفتاب ار شود پدید از ابر
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۵ - تاریخ پل آهنین که در قصبهٔ ریز روی رودخانه زاینده رود ساختند
به عهد پهلوی ثانی آن شاه
که شاد از لطف دلهای غمین ساخت
جناب شهردار ریز در ریز
پلی بهر رفاه عابرین ساخت
مهندس نازم و آهنگرش را
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۶ - تاریخ درب مجلل حرم مطهر مقدس کاظمیین علیهماالسلام
چون شد تراب مدفن اولاد بوتراب
عرش عظیم گفت که یا لیتنی تراب
صد بار بارک الله از این بارگاه قدس
کزیمن آن بپا بود این نیلگون قباب
زین آستان کنند مگر چشم جانکحیل
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۷ - تاریخ
حیف رضای جنانی آنکه وجودش
بود یکی گلبن از ریاض معانی
اهل هنر بود از علوم غریبه
داشت در این کار اشتهار جهانی
گرچه به تهران فکند رحل اقامت
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۸ - در تعریف ادب
بدین دلیل ادب جان جان انسانست
که هرکه بیادب افتاد کم ز حیوانست
ادب مده ز کف و باش ایمن از خسران
که بیادب بدو گیتی دچار خسرانست
مراد از ادب اینجا ستوده آدابیست
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۹ - بمناسبت مراجعت جناب آقایام یرعباس نعمتاللهی
باد این بوی خوش از دشت ختا آورده است
نی ختا گفتم از آن زلف دوتا آورده است
چشم ما را سرمهئی آورده از خاک درش
راستی شرط محبت را بجا آورده است
درد و رنج و محنت و غم از بر ما بسته رخت
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۰ - در تشرف سیدالعارفین ملاذالسالکین میرزا زینالعابدین نعمتعلیشاه
گفتم برندی آیا دیدن توان خدا را
گرمی توان خبر ده از روی لطف ما را
گفتا توان ولیکن با دیدهئی که بیند
در موقع زیارت سلطان دین رضا را
گفتم مگر توان دید شه را بدیده گفتا
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۱ - در طلب صلح حقیقی
کی شود در نغمه آید بلبل بستان صلح
خستگان جنک را شادان کند ز اعلان صلح
عمر ما بگذشت چون مریخ در دوران جنک
خرم آنکو مشتر یوش زیست در دوران صلح
زانزمان کز دامن ما در کشیدستیم پای
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۳ - در تعریف خط پارسی
ای خطِ ایرانی ای خالِ جمالِ روزگار
وَه چه زیبایی و جانپرور چو خطّ و خالِ یار
به به ای آیینهٔ روشن که میسازی عیان
از ادیبانِ جهان چهرِ عروسِ ابتکار
حافظ و سعدی و فردوسی، نظامی، مولوی
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۵ - قطعه در تجلیل روزی که آنرا روز شعر نامیدهاند
بهر تجلیل روز شعر امروز
جشنی آماده در صفاهانست
مرحبا اهل ذوق و شعر و ادب
که نشاط جهان از ایشانست
نیست حاجت بسیر گلشنشان
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۶ - در تعریف سخن و اهل سخن
از سخن اهل سخن کار مسیحا کردند
بس دل مرده کزین معجزه احیا کردند
از طبیبان بدن علت تن شد زایل
وین طبیبان مرض روح مداوا کردند
تا بفکر تو رسانند سخنهای دقیق
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۷ - در تعریف زنده رود اصفهان در سال ۱۳۱۵ شمسی سروده شد
بر خلیج فارس زیبد افتخار زنده رود
زانکه شد منچستر ایران کنار زنده رود
ای صفاهان بر خود از این آبرومندی ببال
زانکه افزود اعتبارات ز اعتبار زندهرود
بس چراغ برق میگردد بشب پرتوفکن
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۸ - در تعریف شیراز و فضلای آن
تو ای شیراز گلهای ادب را بوستانستی
گلستانی بود گر فضل و دانش را تو آنستی
جهانی را پر از لعل و گهر داری تعالی الله
بخود میبال از یندولت که رشک بحر کانستی
ز طبع شاعرانت سلسبیل و کوثر از هر سو
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۹ - این اشعار شیوا اثر طبع شاعر گرانمایه اقا احمد حشمتزاده شیرازیست
هشتند از آن روز که بنیاد سخن
دادند سخنوران بسی داد سخن
بودند بدور خویش هر یک استاد
در دورهٔ ماست حشمت استاد سخن

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۹ - این اشعار شیوا اثر طبع شاعر گرانمایه اقا احمد حشمتزاده شیرازیست
تنها نباشد از ادب و شعر فخر من
هم فخر از پدر بود و هم پسر مرا
فرزندهای من همه دانشور و ادیب
بوده است اوستاد مسلم پدر مرا

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۰۹ - این اشعار شیوا اثر طبع شاعر گرانمایه اقا احمد حشمتزاده شیرازیست
صغیرا از ادب امروز فخر اصفهانستی
بجسم اصفهان از علم و دانش همچو جانستی
صغیر استی تو در نام و کبیر استی تو در دانش
ز بس شیوابیانستی ز بس شیرین زبانستی
ز رنگ و بوی و شیرینی، ادیبا، شعر شیرینت
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۱۰ - در اثبات معاد جسمانی
ای بشر ایکه جهان شرف و شوکت و شانی
قدر خود هیچ ندانی و ندانی که ندانی
بر و بحر و جبل و انجم و افلاک و عناصر
روز و شب گرد تو گردند همه عالی و دانی
از سپهری ز چه نالان که تو مخدوم سپهری
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۱۱ - بیان حقیقت
ترا چشم گل بین چو در کار نیست
بچشمت جهان جز خس و خار نیست
بلی پیش نا بخردان از جهان
به غیر از نکوهش سزاوار نیست
جهانرا چو دانا نکوهش کند
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۱۲ - اندرز در جلوگیری از انتحار
بسکه کاهیده ز بار غم و اندوه تنم
خود چو در آینه بینم نشناسم که منم
دوش با خویشتنم بود همی گفت و شنود
که عجب بیخبر از کیفیت خویشتنم
گاه گفتم بجهان آمدنم بهرچه بود
[...]

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۱۱۳ - در تعریف ایران
ایران چه وقت مردم صاحبهنر نداشت
کی اسم و رسم از همهجا بیشتر نداشت
این کوهسار بود چه هنگام بیپلنگ
این بیشه در کدام زمان شیر نر نداشت
این زال سالخورده به هر دور کی هزار
[...]
