|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف درد و رنج مردم در پس از سی و سه سال میپردازد. آن شب، از ترس و وحشت، هیچکس نتوانسته خواب برود. در دهکدهها و شهرها، به خاطر باران، هیچکس نمیتواند جایی طبیعی و راحت پیدا کند. حتی اگر آفتاب هم از میان ابرها نمایان شود، نور آن تنها بر خرابهها میتابد و نشاندهنده ویرانی و مصیبت است.
هوش مصنوعی: بعد از هزار شب، کسی از ترس نمیخوابد و همه در وضعیتی سخت و نگران قرار دارند.
هوش مصنوعی: در روستاها و شهرها هیچکس از باران ثروت و رفاه نمیبیند.
هوش مصنوعی: اگر خورشید از پشت ابر نمایان شود، نور آن به همه جا میتابد و حتی مکانهای خراب و ویران را نیز روشن میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهد کن تا چو مرگ بشتابد
بوی جانت به کوی او یابد
آفتابی چنین، که میتابد
چشم خفاش در نمییابد
لیک چون آفتاب درتابد
محض آب روانه اش یابد
عقل نورش چو بر نمی تابد
حس جمالش چگونه در یابد
خیر تاخیر بر نمیتابد
خنک آنکس که خیر دریابد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.