|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: نظامی در خراسان به خوردن گشنیز مشغول بود. هنگامی که به حالت رزمی درآمد، گویی در شهر خود هست و همه چیز را به وضوح میبیند. او میداند که باید تیر و کمان را آماده کند و اگر فراموشش کند، ممکن است به خطر بیفتد و از پشت سر به او حمله شود.
هوش مصنوعی: نظامی در خراسان غذایی خورده است که تا زمانی که به خاطر آن دچار گرفتاری و مشکل نشود، نگرانی ندارد.
هوش مصنوعی: در شهر خودت، خودت را نشان میدهی و میگویی که چه چیزی دِین توست و چه کارهایی باید انجام دهی.
هوش مصنوعی: باید تیر را به کمان بسپاری و آن را به دقت آماده کنی، سپس تیر را بر پشت کمان بگذاری تا بتوانی هدف را بزنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صفاهان را نماندی خشت بر خشت
نکردی کس به صد سال اندر او کشت
یکی برزیگرک نالان درین دشت
به خون دیدگان آلاله میکشت
همیکشت و همیگفت ای دریغا
بباید کشت و هشت و رفت ازین دشت
به فرمانی که خواهد خلق را کشت
به دستش ده قلم یعنی ده انگشت
به زیور کی شود چون ماه تو زشت؟
به ضرب مشت چون گردد برانگشت؟
پدر چون دور ِ عمرش منقضی گشت
مرا این یک نصیحت کرد و بُگذشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.