گنجور

 
سوزنی سمرقندی

چه . . . یر است این ز . . . یر خر زبر دست

که خر چون دید زو، آنگونه بشکست

خر نر را . . . ون در کردم این . . . یر

بسان ما ده خر خوابید در غست

چو . . . ادم ماده خر ار، کره بفکند

چه این . . . یر و چه آن کره کز و جست

بنامیزد زهی . . . یر و زهی . . . یر

سطبر و سخت و کفک انداز و بدمست

چنان دیوانه گردد گه گه این . . . یر

که نتوانش بده زنجیر بر بست

سرش همچون سر ماهی است لغزان

بتن بر رومه مرغوله چون شست

بحوض گوه باشد آشنا ور

بر این بود و بر این بوداست پیوست

نداند جز کلایه کردن گوه

کسی را که کلایه کردنی هست