گنجور

 
سوزنی سمرقندی

چه . . . یر است این ز . . . یر خر زبر دست

که خر چون دید زو، آنگونه بشکست

خر نر را . . . ون در کردم این . . . یر

به سان ماده خر خوابید در غست

چو . . . ادم ماده خر ار، کره بفکند

چه این . . . یر و چه آن کره کز او جست

بنامیزد زهی . . . یر و زهی . . . یر

سطبر و سخت و کفک انداز و بدمست

چنان دیوانه گردد گه گه این . . . یر

که نتوانش به ده زنجیر بربست

سرش همچون سر ماهی است لغزان

به تن بر رومه مرغوله چون شست

به حوض گوه باشد آشنا ور

بر این بود و بر این بوداست پیوست

نداند جز کلایه کردن گوه

کسی را که کلایه کردنی هست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

چه خوش عیش و چه خرم روزگار است

که دولت عالی و دین استوار است

سخا را نو شکفته بوستان است

امل را نو دمیده مرغزار است

هنر در مد و دانش در زیادت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مجیرالدین بیلقانی

فلک را عهد بس نااستوار است

همه کار جهان ناپایدارست

بیا کس کز پی یک روزه راحت

بمانده روز و شب در انتظارست

هوایی دارد و آبی زمانه

[...]

عطار

وشاقی اعجمی با دشنه در دست

به خون آلوده دست و زلف چون شست

کمر بسته کله کژ برنهاده

گره بر ابرو و پر خشم و سرمست

درآمد در میان خرقه‌پوشان

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۷۵۵ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه