گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - در مدح صاحب الصدر عمر

 

کار دین صدر دنیا صاحب عادل عمر

راست گشت از بذل دنیائی بدنیا سربسر

هرچه در عالم ببینی خیر بینی زانکه هست

عامر آن صدر دنیا صاحب عادل عمر

هرکه در دنیا برآرد مسجدی از بهر حق

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - در مدح صاحب عادل عمر

 

عشق سیمین لعبت من کیمیا دارد مگر

روشن و زرین کند کان بت هوا دارد بزر

لعبت سیمین من دارد بزر میل و هوا

ور ندارد بر میان زرین چرا دارد کمر

تا بدیدم شکرین یاقوت پر لؤلؤی او

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح سعدالملک

 

ای ز سعدالملک فخر دین جهانرا یادگار

بر جهانداری مهیا باش سعدالملک وار

بخت مسعود قلج تمغاج خان مسعود کرد

نام مسعود ترا القاب سعدالملک یار

تا بنام خسرو سعد اختر مسعود بخت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۵ - در مدح بهاء الدین بن سعدالدوله

 

آمد چنانکه کرد ستاره شمر شمار

شاه ستارگان بحمل شهریار وار

تا بوستان بتابش شاه ستارگان

بر شاخ آسمان گون آرد ستار بار

بستان شود چنانکه ندانیش ز آسمان

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - در مدح صدر الوزراء

 

سرو سیمین طرف ماه منیر

تیره کرد از خط شبرنگ چو قیر

هست شبرنگ خط تیره او

رخ رخشنده او ماه منیر

بنفیر آید عالم هرگاه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - در مدح نظام الدین محمد بن علی

 

خورشید ببرج حمل آمد چو رخ یار

هم نور بحاصل شود از تابش و هم نار

نور از پی روشن شدن عالم تاریک

نار از جهت پختن هر خام بر اشجار

تا باز جهان از تبش و تابش خورشید

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - در مدح ملک الدهاقین

 

آراسته بعید برون آمد آن نگار

از فرق تا قدم همه آرایش بهار

با صورتی که هر که بر او بنگرید گفت

بادش بهار برخی ره عید برخی آر

برخاسته ز خیل ملایک ازو نفیر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - در مدح دهقان علی بن احمد

 

هلال روزه نمود از سپهر دایره وار

بشکل و گونه چنان نیم دایره دینار

تمام دایره گردد چو مه بنیمه رسد

تمام نیمه بحرمت بدان برین پرگار

فلک نموده چو زنگار یافته لگنی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۰ - در مدح دهقان اجل احمد سمسار

 

شاید بسرو دیده شدن پیشرو کار

کاندر سفر باد خدای همه احرار

خورشید معالی فلک فضل و محامد

دهقان اجل اصل جلال احمد سمسار

فرخنده نصیرالدین صدری که زدادش

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح دهقان اجل احمد

 

آب روشن گشت و تاری شد هوا از ماه تیر

بی گمان خم عصیر اندر هوا انداخت تیر

ریخت از شاخ درختان از نهیب تیر او

عیبه های جوشن زر آبگون بر آبگیر

زاغ بگریزد ز تیرانداز چون از هر سوی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - در مدح سعدالدین عمر

 

سیمبر یارم شد از من سیم بر

سیم یارم نی و یارم سیمبر

عاشق سیم ار بخواند وی مرا

من ورا معشوق دانم سیم بر

زان نگار سیمبر با من نماند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - در مدح نظام الدین

 

در ضمیرم بدی هوای امیر

وانکه باشم ثنا سرای وزیر

نشد اندیشه ضمیرم کم

خواجه را یافتم وزیر و امیر

بوزارت نشسته خوشدل و شاد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - فی مدح اشرف الدین

 

ای جهان شرف بتو معمور

یافته از دو پادشا منشور

از خداوند دلدل و قنبر

وز خداوند ناقه و یعفور

پادشاه حسینیان اشرف

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۵ - در مدح میرعمید سعدالدین

 

هلال روزه نمود از سپهر پر اختر

بشکل مشرب زرین ز چشمه کوثر

کنار چشمه کوثر رسد بروزه گشای

رحیق محترم از حق بجای شام و سحر

بر اهل دین سحر و شام این همایون ماه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۶ - در مدح علی بن حسین بن ذوالفقار

 

ای نامی از تو نام خداوند ذوالفقار

در دین سید ولد آدم افتخار

هم خلق سید ولد آدمی ز لطف

همنام و هم سخای خداوند ذوالفقار

از ذوالفقار جود تو شد کشته آز و بخل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - در مدح فخرالدین

 

ناداده مژدگانی نادید مژده ور

دیدیم فر طلعت آن عالم هنر

ما را بفر طلعت خویش آن سپهر فضل

خود داد مژدگانی و خود بود مژده ور

تا آمدی خبر ز خرامیدنش بما

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۸ - در مدح علی بن ذوالفقار

 

آیین ابن علی است سخاوت چنانکه بود

آیین ابن عم نبی سید البشر

تا ذوالفقار جود وی آهخته شد بدهر

شد خون عمرو و عنتر و بخل از جهان بدر

ای آنکه در زمانه باحسان و مردمی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح تاج الدین محمود

 

گسترد نام نیک چو محمود تاجدار

محمود تاج شد و ز احرار روزگار

از شاهوار بخشش او ظن بری که او

محمود تاج نیست که محمود تاجدار

او تاجدار ملک هنر زیبد و عدوش

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - در مدح وجیه الدین

 

ای بنده مکارم تو اهل روزگار

جز مکرمت نداری نه شب نه روز کار

در هیچ روزگار نیامد چه تو کریم

کاندر عطا دهی نبرد هیچ روزگار

مشاطه ایست کلک تو کز مشک و غالیه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - در مدح نظام الدین

 

باز دیگر ره جوان خاطر شد این مداح پیر

از ره مدح جوانبخت جوان دولت وزیر

صاحب عادل نظام الدین وزیر شاه شرق

مفخر اولاد میران هم وزیر و هم امیر

صاحب صاحبقران عالم فضل و هنر

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۳
sunny dark_mode