گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۲ - در مدح وزیر صدر جهان

 

ای صاحبی که صاحب صاحبقران توئی

وندر جهان کسی بهست از جهان توئی

صدری کز او نبازد خلق جهان توئی

بدری که او بنازد بر آسمان توئی

اندر بر سعادت و اقبال دل توئی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۳ - در مدح وزیر

 

ماه رجب فرخ و نوروز جلالی

گشتند قرین از قبل فرخ فالی

فال همه عالم شود از هر دو مبارک

گیرند اگر خال خود از صدر معالی

صدری که همه ساله بیننده او بر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۴ - در مدح سعدالملک

 

هم بجمال و کمال و هم بجوابی

کس بپدر ماند اینچنین که تو مانی

هر که ترا دید سعد دولت پنداشت

گرچه نماندست وی تو دیر بمانی

آینه سعد دولت است جمالت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۵ - در مدح علی بن احمد

 

چو تیر غمزه بناز و کرشمه اندازی

نشانه از دل مسکین من کن ای غازی

نخست با تو بالبازی اندر آمده ام

چو دل نماند تن در دهم بجانبازی

مرا چو جان بباری شد است قربانت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۶ - در مدح عمید احمد

 

من ندارم باور ار گوئی که به زانسان پری

روی آن زیبا پسر بین تا بود زینسان پری

در جمال آن پسر بنگر که اندر روی او

خیره ماند آدمی و عاجز و حیران پری

با پری گر گوی نیکوئی بمیدان بفکند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۷ - در مدح وزیر گوید

 

ای بر سریرِ دولت و اقبال مُتَّکی

مخدوم بی‌خلافی و ممدوح بی‌شکی

والا وجیه دین که سپهدار شرق و غرب

فخر آرد از تو نایب فرزانهٔ زکی

بر تیغ اوست تکیه‌گه شغل کلک تو

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۸ - در مدح دهقان اجل عمیدالدین

 

سرو سیمین من ای من ز غمت زرین پی

دل من با تو چرا چون دل تو با من نی

آن سرافرازی چون سرو تو با من تا چند

وین چونی بی تو تهی دل بدن من تا کی

چون نی تافته ام پی سپر ای آخته سرو

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۹ - در مدح سری بن السری

 

ای سرافرازی که هستی تو سری بن السری

جز سری بن السری نبود سزاوار سری

سرور برااصل و گوهر برترین سرمایه است

مردم بی اصل و بی گوهر نیاید سروری

سروری چون عارضی باشد نباشد پایدار

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - در مدح اطهر بن اشرف بن بوعلی

 

ای که در ملک سیادت خسرو دریا دلی

مفخری بر عترت مختار بی آل ولی

هر حدیث از لفظ تو دریست از دریای لفظ

از دل دریا برآید در تو دریا دلی

زینت آل حسین بن علی المرتضی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۱ - در مدح دهقان غازی

 

سپهر برین را همه بر سرفرازی

شد از همت و قدر دهقان غازی

کنون همچو بازیگران گاه کشتن

کند همتش را همی بندبازی

بود کهتری آرزو مهتران را

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۲ - در وصف معشوق

 

بما یکی پسر اگر ره وفا سپری

ز من نخواهم تیغ جفات را سپری

طریق عشق تو جان پدر بجان سپرم

اگر نه باز بکین راه جان ما سپری

جمال روی تو یکچند که ندیده بدم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۴ - وزیر خجسته پی

 

ای پایگاه قدر تو بر خط استوی

از فر تو چو خلد برین گشته استوی

در باغ استوی طرب انگیز بگذران

لحن مغنیان خود از خط استوی

جان راغذا سماع خوش و روی نیکو است

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۵ - در مدح نصیرالدین علی

 

بفر صاحب دولت نصیرالدین خدای

بهشت وار بیاراست این خجسته سرای

بهشتوار شود هر سر او هر مجلس

که کرد دیدن او صدر دین و دینارای

بجاه صاحب عادل شد اینسرای بهشت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۶ - در مدح نصیرالدین علی

 

نصیر دین که چشم پادشائی

نبیند چون تو فرخ کدخدائی

جهان را کدخدائی جز تو نبود

چنان چون نیست جز یزدان خدائی

اگر گویم بهمت آسمانی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۷ - در مدح جلال الدین علی

 

جلال دین نبی پادشاه شرق علی

که از شجاعت و از جود چون علی مثلی

ز نسل شاه حسین بن ذوالفقاری و هست

سر حسام ترا سهم ذوالفقار علی

بنور عدل تو آراسته است ملکت شرق

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۸
۹
۱۰
sunny dark_mode