گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۵

 

ای جا که منم تا به خرابات بسی نیست

لیکن چه کنم محرم این راز کسی نیست

بر سر بتوان رفت به منزل گه محبوب

سهل است پیاده بروم گر فَرَسی نیست

پنداشتم اوّل که مرا خاص مرایی

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۶

 

ای هم نفسان لایق من هم نفسی نیست

در خورد من آخر چه کسم من که کسی نیست

دارم هوس هم نفسی در سر و جانی

بر دوش سری نیست که در وی هوسی نیست

فرهاد صفت بر لب شیرین بدهم جان

[...]

حکیم نزاری
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

مشنو که مرا با لب لعلت هوسی نیست

کاندر شکرستان شکری بی مگسی نیست

کس نیست که در دل غم عشق تو ندارد

کانرا که غم عشق کسی نیست کسی نیست

باز آی که با هم نفسی خوش بنشینیم

[...]

خواجوی کرمانی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۳۱ - غزل

 

فریاد همی دارم و فریاد رسی نیست

پندار درین گنبد فیروزه کسی نیست

ای باد خبر بر، بر آن یار همی دم

کز بهر خبر جز تو مرا همنفسی نیست

از هستی من جز نفسی باز نمانده‌ست

[...]

سلمان ساوجی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

افسوس که جز ناله مرا همنفسی نیست

فریاد که خون شد دل و فریادرسی نیست

کس نیست که گوید خبر از منزل مقصود

وز هیچ طرف نیز صدای جرسی نیست

ما را هوس توست برآنیم که در سر

[...]

خیالی بخارایی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۳

 

دل مرده از آنم که مسیحا نفسی نیست

فریادم از آنست که فریاد رسی نیست

از خانقه ایشیخ در کس نگشایند

معلوم شد امروز که در خانه کسی نیست

ای مرغ گرفتار که دوری ز گلستان

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۵

 

گر یار مرا میل من خسته بسی نیست

من دانم و او محرم این راز کسی نیست

گر بوالهوسان را هوس شربت وصل است

مارا بجز از چاشنی غم هوسی نیست

من بنده آن شوخ که از تندی و تلخی

[...]

اهلی شیرازی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۷

 

فریاد که در عالم تحقیق‌ کسی نیست

یک خانهٔ عنقاست ‌که آنجا مگسی نیست

با عقل چه جوشیم‌که جز وهم ندارد

از عشق چه لافیم که بیش از هوسی نیست

گر دل بتپد غیر نفس‌ کیست رفیقش

[...]

بیدل دهلوی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۴

 

بی کس تر ازین عاشق دل خسته کسی نیست

عمری ست که بیمارم و عیسی نفسی نیست

شورافکن مرغان اسیر است خروشم

دلگیرتر از سینهٔ چاکم قفسی نیست

تا چند توان داد، نفس بیهده بر باد؟

[...]

حزین لاهیجی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

 

بستم ز دعا لب که دعا بی هوسی نیست

ما را زخدا غیر خدا ملتمسی نیست

هر جا نگرم کورم و در روی تو بینا

در مردمک دیده بغیر از تو کسی نیست

خاری طلبد عشق که در آتش سوزان

[...]

نشاط اصفهانی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

سویش ره آمد شد هر بوالهوسی نیست

کو در دل و جز او بدلم راه کسی نیست

با نالهٔ دل نیست ز واماندگیم باک

در گوش من اکنون که صدای جرسی نیست

گفتم که بر آرم نفسی با وی و اکنون

[...]

سحاب اصفهانی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

باذی نفسی نیست که او یکنفسی نیست

شد با همه کس تا که نگوید کسی نیست

هر زنده دلی دل ز مسیحا نفسی یافت

آنرا نفسی نیست که عیسی نفسی نیست

عالم همگی پرتو آن طلعت زیباست

[...]

صفی علیشاه
 

صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

جز مهر تو ای مه سروکارم به کسی نیست

جز خاک سر کوی تو بر سر هوسی نیست

شد لال جرس در ره عشق تو چو داند

خوشتر ز فغان دل پر خون جرسی نیست

روزی تو کنی یاد اسیران که چو بینی

[...]

صامت بروجردی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

هر لحظه مزن در، که در این خانه کسی نیست

بیهوده مکن ناله، که فریادرسی نیست

شهری که شه و شحنه و شیخش همه مستند

شاهد شکند شیشه که بیم عسسی نیست

آزادی اگر می‌طلبی غرقه به خون باش

[...]

فرخی یزدی
 
 
sunny dark_mode