هر لحظه مزن در، که در این خانه کسی نیست
بیهوده مکن ناله، که فریادرسی نیست
شهری که شه و شحنه و شیخش همه مستند
شاهد شکند شیشه که بیم عسسی نیست
آزادی اگر میطلبی غرقه به خون باش
کاین گلبن نوخاسته بیخار و خسی نیست
دهقان رهد از زحمت ما یک نفس اما
آن روز که دیگر ز حیاتش نفسی نیست
با بودن مجلس بود آزادی ما محو
چون مرغ که پابسته ولی در قفسی نیست
گر موجد گندم بود از چیست که زارع
از نان جوین سیر به قدر عدسی نیست
هر سر به هوای سر و سامانی و ما را
در دل به جز آزادی ایران هوسی نیست
تازند و برند اهل جهان گوی تمدن
ای فارْس مگر فارِسِ ما را فرسی نیست
در راه طلب فرخی ار خسته نگردید
دانست که تا منزل مقصود بسی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به بیان احساس ناامیدی و درد ناشی از عدم آزادی و ظلم در جامعه میپردازد. شاعر با اشاره به اینکه هیچکس در خانه نیست و فریادها بیپاسخ میمانند، نشان میدهد که درخواست کمک و آزادی در شرایط کنونی بیفایده است. او به آزادی و نیاز به خونریزی برای دستیابی به آن اشاره میکند و وضعیت فلاکتبار زحمتکشانی را مطرح میکند که در نهایت از زندگی ناامید شدهاند. شاعر همچنین بر اهمیت آزادی ایران تأکید میکند و از آنچه در دنیای مدرن در حال وقوع است، انتقاد میکند. در نهایت، او بر عزم و اراده برای دستیابی به هدف تأکید میکند و خاطرنشان میکند که در این راه باید صبور بود.
هوش مصنوعی: هر لحظه بر در این خانه نکوب، زیرا در اینجا کسی حضور ندارد. بیهوده ناله نکن، زیرا کسی نیست که به دادت برسد.
هوش مصنوعی: در شهری که حاکم و مسئولان آن همگی زیر تاثیر نابسامانیها و وسوسههای ناشی از قدرت هستند، دیگر هیچ نگرانی از نظارت و تنبیه وجود ندارد، و در این وضعیت، هر اقدام ناپسند و خطرناک ممکن است به راحتی انجام شود.
هوش مصنوعی: اگر آزادی میخواهی، باید شجاع باشی و برای آن بهایی بپردازی، زیرا این باغ نوپا و زیبا، فاقد زحمت و تلاش و خونریزی نیست.
هوش مصنوعی: کشاورز از زحمات ما در یک لحظه رهایی مییابد، اما روزی خواهد آمد که دیگر از زندگیاش خبری نیست.
هوش مصنوعی: ما در کنار جمع و مجالس خوشحال هستیم و احساس آزادی میکنیم، اما مانند پرندهای هستیم که با وجود سر و صدا و شلوغی اطرافش، همچنان در قفسی قرار دارد و نمیتواند پرواز کند.
هوش مصنوعی: اگر سازنده گندم خداوند بوده، پس چرا کشاورز از نانی که به اندازهی یک دانه عدس است، سیر نمیشود؟
هوش مصنوعی: هر کسی آرزو و امیدی دارد، اما برای ما تنها چیزی که در دل میماند و به آن فکر میکنیم، آزادی ایران است.
هوش مصنوعی: دنیا همواره در حال پیشرفت و تلاش برای بهبود است، اما آیا واقعاً ما ایرانیها به زبان و فرهنگ خودمان توجه کافی داریم؟
هوش مصنوعی: اگر در جستجوی هدف خود خسته نشوی، بدان که هنوز تا رسیدن به هدف نهاییت فاصله زیادی باقیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای جا که منم تا به خرابات بسی نیست
لیکن چه کنم محرم این راز کسی نیست
بر سر بتوان رفت به منزل گه محبوب
سهل است پیاده بروم گر فَرَسی نیست
پنداشتم اوّل که مرا خاص مرایی
[...]
مشنو که مرا با لب لعلت هوسی نیست
کاندر شکرستان شکری بی مگسی نیست
کس نیست که در دل غم عشق تو ندارد
کانرا که غم عشق کسی نیست کسی نیست
باز آی که با هم نفسی خوش بنشینیم
[...]
فریاد همی دارم و فریاد رسی نیست
پندار درین گنبد فیروزه کسی نیست
ای باد خبر بر، بر آن یار همی دم
کز بهر خبر جز تو مرا همنفسی نیست
از هستی من جز نفسی باز نماندهست
[...]
افسوس که جز ناله مرا همنفسی نیست
فریاد که خون شد دل و فریادرسی نیست
کس نیست که گوید خبر از منزل مقصود
وز هیچ طرف نیز صدای جرسی نیست
ما را هوس توست برآنیم که در سر
[...]
دل مرده از آنم که مسیحا نفسی نیست
فریادم از آنست که فریاد رسی نیست
از خانقه ایشیخ در کس نگشایند
معلوم شد امروز که در خانه کسی نیست
ای مرغ گرفتار که دوری ز گلستان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.