گنجور

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۹ - صفت گازُر

 

ماهی که شد از غمت سمندر

آتش دارد چو شمع در سر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۱۶ - صفت کلّه پز

 

گر حرف ز کلّه پز کنم سر

گردد به دهانم آب کوثر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۱۷ - صفت دلاک

 

از وی نشود دلش مکدّر

آن شوخ اگر به برّدش سر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۱۹ - صفت صحّاف

 

شد جمع دل خراب مضطر

شیرازه شد این کتاب ابتر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۲۲ - صفت تخمه فروش

 

صد فکر ازو مراست در سر

چون تخم که در کدوست مُضمر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴۲ - صفت صرافان

 

فربه چو شود چو بدره ی زر

در دیده ز فربهی ست لاغر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۱ - صفت مسگر

 

باشد ز خیال مسگرم سر

پر شور تر از دکان مسگر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۱ - صفت مسگر

 

ناید بَحَرم به دیده ی تر

چون صوت مگس به گوش مسگر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۲ - صفت اهل دفتر

 

در حلقه ی امر و نهی شان در

افراد جهان چو بند دفتر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۲ - صفت اهل دفتر

 

فریاد کشیده از دلم سر

چون سر ورق از میان دفتر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۲ - صفت اهل دفتر

 

بعد از نگهش نگاه دیگر

باشد چو حواله ی مکرّر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۴ - صفت مَدارِس

 

زین پس زشتست اگر کنی سر

یک حرف ازین مقوله دیگر

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۴ - صفت مَدارِس

 

افتاد چو یافت بحث "تقریر"

راهم به مدرّسین تفسیر

وحیدالزمان قزوینی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
sunny dark_mode