خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - فی مدح الصاحب السعید جلال الدین الخوافی طاب ثراه
ای خادم سنبل تو عنبر
وز لعل تو رفته آب کوثر
در تنگ ز تنگ شکّرت قند
در شور ز پسته ی تو شکّر
هندوی خط تو نافه ی چین
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۵ - ایضاً
ایخسرو سرفراز گردون
بر خاک در تو سر نهاده
هر صبح صبوحیان انجم
بر یاد تو نوش کرده باده
این کوکب زرنگار می خیست
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵
رخسار تو شمع کایناتست
وز قند تو شور در نباتست
ریحان خط سیاه شیرین
پیرامن شکّرت نباتست
خضرست مگر که سرنوشتش
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴
اندم که نه شمع و نه لگن بود
شمع دل من زبانه زن بود
واندم که نه جان و نه بدن بود
دل فتنه یار سیمتن بود
در آینه روی یار جستم
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳
مستم زدو چشم نیمه مستش
وز پای در آمدم ز دستش
گفتم بنشین و فتنه بنشان
برخاست قیامت از نشستش
آنرا که دلی بدست نارد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵
ای ماه تو مهر انور دل
وی مهر تو شمع خاور دل
یاقوت تو روح پرور جان
ریحان تو سایه گستر دل
لعل لب و زلف تابدارت
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۸
ای روی تو چشمه ی خور چشم
ابروی تو طاق اخضر چشم
بالای بلند و چشم مستت
شمشماد روان و عبهر چشم
لعل تو شراب مجلس روح
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰
ای ملک دلم خراب کرده
در کشتن من شتاب کرده
پیش لب لعلت آب حیوان
خود را ز خجالت آب کرده
رخساره ی لاله و سمن را
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸
حسن تو نهایت جمالست
لطف تو بغایت کمالست
با زلف تو هر که را سری هست
سر در قدم تو پایمالست
بی روی تو زندگی حرامست
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱
خطت که کتابه ی جمالست
سر نامه ی نامه کمالست
ماهی تو و مشتریت مهرست
شاهی تو و حاجبت هلالست
آن خال سیاه هندو آسا
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸
چشمت دل پر ز تاب خواهد
مستست از آن کباب خواهد
کام دل من بجز لبت نیست
سرمست شراب ناب خواهد
از من همه رنگ زرد خواهی
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰
درد دل خویش با که گویم
داد دل خویش از که جویم
چون چهره بخون دیده شستم
دست از دل خسته چون نشویم
کر گشت فلک زهای هایم
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۶
ای بیتو مرا پر آب دیده
نادیده بخواب خواب دیده
ما پست و ترا بلند قامت
ما مست و ترا خراب دیده
جان قول تو بی سخن شنیده
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۹
بر ماه فکنده طیلسانی
در سرو کشیده پرنیانی
بر چشمه ی آفتاب بسته
از عنبر سوده سایبانی
رخساره فراز سرو سیمین
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » ترجیعات » شمارهٔ ۲
وقت سحرست و نوبت بام
آمد گَهِ عیش و نوبت جام
ای لعبت سیمبر بیاور
از ساغر زر شراب زرفام
آن باده ی پخته ده که حیفست
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷
بستان ز کتاب حرف اول
وانگاه بیا بدل فرو خوان
تا نام کسی شود که ما را
درد غم عشق اوست درمان
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۱۹
تصحیف شکوفه را بدست آر
تا ماه مرا درو ببینی
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۲۷
با زرده ی خایه یارکن ضم
وانگاه مصحّفش فرو خوان
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۲۸
پس نام پیمبری بدست آر
وان نیز ردیف نام او دان
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۳۵
در دست بردار پدر بین
تا نام نگار من بدانی