گنجور

 
خواجوی کرمانی

خطت که کتابه ی جمالست

سر نامه ی نامه کمالست

ماهی تو و مشتریت مهرست

شاهی تو و حاجبت هلالست

آن خال سیاه هندو آسا

هندوچه ی گلشن جمالست

از مویه تنم بسان مویست

وز ناله دلم بشکل نالست

آنجا که توئی اگر فراقست

اینجا که منم همه وصالست

در عالم صورت ارچه هجرست

در عالم معنی اتصالست

آنرا که نبوده است حالی

این حال بنزد او محالست

هر چند که مهر راز والیست

مهر رخ دوست بی زوالست

خواجو که شد از غمت خیالی

گر دل ز تو برکند خیالست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode