گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم

 

کسی کو آدمی را کرد بنیاد

کجا گنجد به وهم آدمی زاد

نه دانا زان خبر دارد نه اوباش

که فکر هر روان آمد چو خفاش

تو شوخی بین که ادراک اندرین راه

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

صوفیان کبود پوش همه

از غم دوست در خروش همه

آتش اندر دل و هوا در جان

کرده بر خاک آب دیده روان

سحرم هاتف میخانه به دولت خواهی

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

از ذوق صدای نایت ای رهزن هوش

وز بهر نظاره ی تو ای مایه ی نوش

چون منتظران بهر زمانی صد بار

جان بر درچشم آید و دل بر در گوش

نکوئی یا بدان کردن وبال است

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

با تو پس ازعلم چه گویم سخن

علم چو آید به تو گوید چه کن

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

ای ز وجود تو نمود همه

جود تو سرمایه ی بود همه

نام و نشانت نه و دامن کشان

میگذری بر همه دامن فشان

با همه چون جان به تن آمیزناک

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

مشو دلگرم اگر بخشد سپهرت

که تیزی سنان دارد سر هر موی سنجابش

عاشق جان خویش را بادیه سهمگین بود

من به هلاک راضی‌ام لاجرم از خود ایمنم

خاک دل آن روز که می‌بیختند

[...]

شیخ بهایی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

عشق دهد با دل شوریده تاب

پرورش ذره کند آفتاب

کم نشود سوز دل از سیل اشک

آتش سودا ننشیند به آب

آه که عاشق کشد از خامی است

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۹

 

داشتم از درد جدایی خروش

دل چو تو را یافت زبان شد خموش

غم نخوردم غایب من حاضر است

مژده دل می رسد از لب به گوش

گر نرسد بوی تو هر صبحدم

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

عشق تو شیرازه اجزای من

شوق تو فهرست سراپای من

بسمله گوشه ابروی تست

فاتحه شرح تمنای من

رابطه بند به بندم ز تست

[...]

نظیری نیشابوری
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

بسم اله الرحمن الرحیم

موج نخست است ز بحر قدیم

تا برم این نکته بتکمیل عرش

زان کنم آرایش قندیل عرش

به که بنام صمد بی نیاز

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۳ - در ستایش آفریدگار

 

ای همه عین تو و پاک از همه

نقد وجود از تو و خاک از همه

چشمه هستی دو عالم تویی

من که انا الحق زنم، آن هم تویی

نغمه طراز چمن وحدت است

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در حمد حق سبحانه و تعالی

 

ای تو بامرزش و آلوده ما

وی تو بغمخواری و آسوده ما

رحمت تو کعبه طاعت نواز

عدل تو مشاطه عصیان طراز

لطف تو دلال متاع گناه

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در مدح مالک قاب و قوسین

 

ای طلب چشمه امید ما

ذوق فروش غم جاوید ما

گنج طلب زیر قدم سوده ایم

وز طلب گنج نیاسوده ایم

هر نفسم چشمه گشای طلب

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در صفت رسول اکرم

 

بوسه اول که کلید اثر

زد بدر گنج بدایع گهر

در گهر افشانی گنج آفرین

بود محمد گهر اولین

گرنه درش خیمه بساحل زدی

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۷ - معراج

 

ساعتی اندوده بنور عطا

خلوتیان حرم کبریا

مژده رساند بر روح الامین

کی تو بشارت بر سلطان دین

کوس بشارت بلب بام بر

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۸ - در مدح نبی اکرم

 

ای نفس طبع ادب سوز شو

نغمه زنی را گهر افروز شو

نغمه روح‌اللهیت ساز کن

زمزمه نعت شه آغاز کن

صدرنشین شه پیغمبری

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۹ - درصفت آفرینش

 

بلبل طبعم زند این نغمه باز

کامدم اینک بچمن نغمه ساز

در چمن نعت گلی دیده ام

زمزمه تازه بر او چیده ام

میشمرم نغمه مستانه را

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نعت حق سبحانه تعالی

 

بود تو مقصود وجودست بس

جز تو همه گفت و شنود است و بس

کعبه تویی و آنهمه راه تواند

چشم تویی جمله نگاه تواند

گر نبود مهر تو بر نامه ها

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - حکایت

 

صبحدمی شعبده بازی که هست

حلیه نیرنگ بناهید بست

گفت که ای مطرب بزم حجاز

انجمن لهو و لعب اگرم ساز

زهره ببازیچه دری باز کرد

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - غفلت

 

ای گهر گنج ادب نام ما

وی اثر رنج طلب نام ما

در طلب آویز چه بنشسته

بسته دامی ز چه وارسته

گرچه فلک بسته در کامها

[...]

عرفی
 
 
۱
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۵۴
sunny dark_mode