صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۲ - در وصف غلام سیاه حضرت سیدالساجدین
کای بلب کف بر سر افکنده خروش
با حریفان شهادت جرعه نوش
حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۶ - ترکیب بند در مدح و میلاد آخرین ودیعه الهی بقیة الله الاعظم ارواح العالمین له الفدا
هی هی از این مشتری تیزهوش
بخ بخ از این گوهر و گوهرفروش
ایرج میرزا » مثنویها » زهره و منوچهر » بخش ۳
همچو کَلم بو کن و چون مُل بنوش
بفکن و لُختم کُن و بازم بپوش
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۱ - کار و کوشش سرمایۀ پیروزی است
برزگر آن کرد و دگر رَه سُروش
آمَدَش از عالمِ بالا به گوش
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - هدیهٔ تاگور
زلف چو کافور فشانده به دوش
نوش لبش بسد کافور پوش
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - بنای تختجمشید
پادشه ملکستان، داریوش
چون که بپرداخت ز بنگاه شوش
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - بنای تختجمشید
چهرهنگاران بهسرانگشت هوش
نقر نمودند بخارا نقوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - پادشاه رعیت نواز
گفت که هان ای پسر تیز هوش
تخت پدر را بتحرک مکوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - کار و کارگر در سال ۱۳۰۷ شمسی سروده شد
لنگ نئی از چه برندت بدوش
نه به زمین پای و به رفتار گوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - علم و عمل
جان برادر ز صغیر این نیوش
بهر عمل در طلب علم کوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - مس و چینی
بانگی از آن هر دو درآمد بگوش
کآمد از آن دیگ دل من بجوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - حاسد و محسود
گفت درخت تو بریدند دوش
زین سخنش رفت ز سر عقل و هوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - سخت و سست
حال که بار تو کشد او به دوش
این همه آخر به گرانی مکوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - مصاحبت دو نادان
ابله از ابله سخنی کرد گوش
نیم چراغ خردش شد خموش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - در مذمت نوشابه
سنگ چه نوشابه که آن دزد هوش
شمع خرد را کند از آن خموش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - ماهی و صدف
گفت کنی آب محیط ار تو نوش
آنهمه بیرون کنی از راه گوش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - دف و مطرب
دف به کف مطربکی تیز هوش
داشت چنین از ره معنی خروش
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - بلبل و پروانه
لحظهٔی از سینه بر آور خروش
چند همی سوزی و باشی خموش