پادشهی بود رعیتنواز
ساز عدالت بجهان کرده ساز
خلق بعهدش همه در اتبساط
باز بدلها شده باب نشاط
در حق آن دافع ظلم و فساد
دست دمی بر شده بس از عباد
خطبه که بر نام وی آراستند
خلق بتعظیم ز جا خاستند
طفل همان دم که گشودی زبان
بود ثنا خوان شه کامران
پیرزنان نیمه شبان از اله
جسته همه رفعت و اقبال شاه
آمده آب و گل آنسر زمین
یکسره با مهر شهنشه عجین
الغرض آنشه چو از این خاکدان
رفت به سوی وطن جاودان
سد ره مرگ نه زر شد نه زور
قصر شهی گشت مبدل بگور
یاد غم آن شه مالک رقاب
آتشی افروخت بر آن خاک و آب
جامه قبا گشت همی در غمش
ملک سیهپوش شد از ماتمش
مشعل امید چو خاموش شد
آن در و دیوار سیهپوش شد
بعد عزاداری و ماتمگری
مر پسرش یافت چو او سروری
از ره دلخواهی و تجدید رای
خواست کند تخت پدر جابجای
کرد در آن سعی زاندازه بیش
وان متحرک نشد از جای خویش
ماند از آن واقعه بس در شگفت
بر دهن انگشت تحیر گرفت
شب شد و آمد پدر او را بخواب
با رخ رخشندهتر از آفتاب
شامل او گشته نکو خواهیش
داده خدا در دو جهان شاهیش
گفت که هان ای پسر تیز هوش
تخت پدر را بتحرک مکوش
پایهٔ این تخت نه بر گل بود
محکم از آنست که در دل بود
من بدل خلق ز دم تخت خویش
کام روا آمدم از بخت خویش
هم تو در آن ملک علم بر فراز
تا در اقبال شود بر تو باز
ملک گلت هست مسلم کنون
ملک دل آور بکف ای ذوفنون
خلق ز من دیده بسی خرمی
عادت مردم شده آن مردمی
هم بتو چون من شده امیدوار
زان سبب این تخت بود استوار
به ز دل آنرا بجهان جای نیست
جای بجا کردن آن رای نیست
پایهٔ آن گر ز دل آید برون
خودبخود این تخت شود سرنگون
هم تو صغیراز دردل رخ متاب
وانچه که خواهی همه زین دربیاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، پادشاهی توصیف شده است که به رعیت خود بسیار محبت میکند و عدالت را در سرزمین خود برقرار کرده است. در دوران سلطنت او، مردم در آرامش و خوشحالی به سر میبرند و حتی نوزادان نیز در ستایش او زبان به مدح میگشایند. اما پس از مرگ او، اندوه و ماتم سراسر زمین را فرا میگیرد و پسرش که میخواهد تخت پدر را تصاحب کند، دچار حیرت میشود. پدر در خواب به او میگوید که نباید در تلاش برای حرکت دادن تخت پدر باشد، زیرا این تخت بر اساس دلها و محبت مردم استوار بوده و نه بر بنیاد مادی. او به پسرش توصیه میکند که برای کسب قدرت واقعی، باید به دلها نفوذ کند و از محبت و امید مردم بهره گیرد.
هوش مصنوعی: پادشاهی وجود داشت که به رعیتها محبت میکرد و با برقراری عدالت، به دنیا نظم میداد.
هوش مصنوعی: مردم در وفای به عهد خود همه خوشحال و شاداب هستند و تغییرات در زندگی آنها به سرزندگی و نشاط بیشتر منجر شده است.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که فردی که به مبارزه با ظلم و فساد پرداخته، در لحظاتی از عبادت و خلوص نیت خود، به احساس و توجه ویژهای دست یافته است.
هوش مصنوعی: وقتی که خطبهای بر نام او خوانده شد، مردم از احترام و ادب از جا برخاستند.
هوش مصنوعی: کودک از لحظهای که زبانش را باز میکند، به ستایش پادشاه موفق میپردازد.
هوش مصنوعی: زنان سالخورده در نیمه شب از الهام الهی بهرهمند شده و همهی موفقیتها و مقامهای شاهانه را کسب کردهاند.
هوش مصنوعی: آب و گل به سرزمین آمده و همه چیز را با محبت پادشاه در آمیخته است.
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، وقتی که انسان از این دنیای فانی و موقتی جدا شود و به سوی سرای ابدی و واقعی خود برود، معنای زندگی و مقصد نهایی او مشخص میشود.
هوش مصنوعی: راه مرگ را نه با ثروت و نه با قدرت نمیتوان بست، زیرا کاخ پادشاهی نیز در نهایت به گور تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: یاد درد و رنج آن فرمانروا شعلهای از آتش بر روی این خاک و آب روشن کرد.
هوش مصنوعی: در این بیت میتوان گفت که لباس قبا به نشان غم و اندوه او تبدیل شده و ملک به خاطر حزن و ماتم او به رنگ سیاه درآمده است. این بیانگر عمق درد و تأثیر آن بر محیط و اطراف اوست.
هوش مصنوعی: وقتی چراغ امید خاموش شد، تمام فضا را غم و تاریکی فرا گرفت.
هوش مصنوعی: بعد از پایان عزاداری و سوگواری، او پسرش را یافت که به شکلی مانند خود، مقام و عظمت را در دست دارد.
هوش مصنوعی: از طریق تمایل و نظر جدید، او میخواهد که تخت پدرش را جابهجا کند.
هوش مصنوعی: در آن تلاش کرد که بیش از حد باشد، اما آن موجود، از جایش تکان نخورد.
هوش مصنوعی: از آن حادثه چیزهای شگفتانگیزی باقی مانده است که انسان را متعجب کرده و انگشت به دهانش مانده است.
هوش مصنوعی: شب فرارسید و پدر او را به خواب دعوت کرد، در حالی که چهرهاش از آفتاب نیز درخشانتر بود.
هوش مصنوعی: خداوند او را در دو جهان به خوبی شامل کرده و به او مقام سلطنت عطا کرده است.
هوش مصنوعی: گفت: ای پسر با هوش و زرنگ، برای به دست آوردن تخت پدر خود تلاش نکن و بیدلیل خود را به زحمت نینداز.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که استحکام و قدرت هر چیزی به درون و اساس آن بستگی دارد، نه صرفاً به ظاهر یا ظاهری که ممکن است در ابتدا مشاهده شود. به عبارتی، چیزهایی که از عمق دل و روح شکل گرفتهاند، محکمتر و پایدارتر هستند.
هوش مصنوعی: از قدرت و عظمت خودم راضی و سربلند هستم که از سرنوشت خود به این مقام رسیدهام.
هوش مصنوعی: تو در آن سرزمین برتر از علم قرار داری تا زمانی که بر تو خوشبختی دوباره روی آورد.
هوش مصنوعی: حاکم گلستان تو اکنون راضی و مسلط بر دلهاست، پس ای صاحب هنر، دل را در دست بگیر.
هوش مصنوعی: مردم به خاطر اینکه من خوشحال و شاداب هستم، به شادی و خرمی عادت کردهاند.
هوش مصنوعی: به خاطر تو، کسانی مانند من امیدوار شدهاند، و به همین دلیل این تخت، استحکام و ثبات دارد.
هوش مصنوعی: دل نگران و بیقرار جایی در این دنیا ندارد، و نمیتوان از آن انتظار جایی ثابت و مناسب داشت.
هوش مصنوعی: اگر پایه و اساس یک چیز از دل و احساسات واقعی بیرون بیاید، به طور طبیعی آن چیز به سقوط و نابودی میانجامد.
هوش مصنوعی: هرگز از دل خود چهرهی نوجوانی را دور نکن و بدان که آنچه میخواهی، همه از این در به دست میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.