فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۲ - رسیدن شاه موبد به مرو با ویس و جشن عروسى
بسی لابه برو کردند و خواهش
دریغ و درد او نگرفت کاهش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
بسی زاری و لابه کرد و خواهش
نیامد در ستیز دایه کاهش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۵ - رفتن رامین به کهندز به مکر
همی راندند مردی را ز راهش
نهفته ماند زین چاره گناهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲ - در توحید باری
که را زهره ز حمالان راهش
که تخلیطی کند در بارگاهش؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم
خلیل از خیلتاشان سپاهش
کلیم از چاوشان بارگاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان
هر آن پشه که برخیزد ز راهش
سر نمرود زیبد بارگاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز
ملک گفتا نمیدانم گناهش
بگفتند آن که بیداد است راهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
خرد سرگشته بر روی چو ماهش
دل و جان فتنه بر زلف سیاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
چو تخت آرای شد طرف کلاهش
ز شادی تاج سر میخواند شاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
مظفر باد بر دشمن سپاهش
میفتاد از سر دولت کلاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
وز آن چون هندوان بردن ز راهش
فرستادن به ترکستان شاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین
ثناها کرد بر روی چو ماهش
بپرسید از غم و تیمار راهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۲ - به خشم رفتن خسرو از پیش شیرین و رفتن به روم و پیوند او با مریم
بر آن رهبان دِیر افتاد راهش
که دانا خواند غیبآموز شاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
اگر چه سوخته پایم ز راهش
چو دست سوخته دارم نگاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
چو ما را نیست پشمی در کلاهش
کشیدم پشم در خیل و سپاهش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانه شکار
صد و پنجاه سقا در سپاهش
به آب گل همی شستند راهش
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در نعت سید المرسلین صلی اللّه علیه و سلم
فلک یک خرقه پوش خانقاهش
بسر گردان شده در خاک راهش
عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۲) حکایت شیخ گرگانی با گربه
یکی گربه بدی در خانقاهش
که دیدی شیخ روزی چند راهش
عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۴) حکایت فخرالدین گرگانی و غلام سلطان
ولی زهره نبود از بیم شاهش
که در چشم آورد روی چو ماهش
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱) حکایت بچّۀ ابلیس با آدم و حوّا علیه السلام
که نتوانم بدادن سر براهش
چو بازآیم برم زین جایگاهش