گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

شهنشاهی و نامش جاودان باد

تنش آسوده و دل شادمان باد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

به راه اندر شتاب تو چنان باد

که گردت را نیابد در جهان باد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد

 

به نیکو روزگارت جاودان باد

به شاهی بخت نیکت کامران باد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان

 

حسودش بستهٔ بند جهان باد

چو گردد دوست بستش پرنیان باد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۱ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

جهان‌داور، جهان‌دارِ جهان باد

زمانه حکم‌کِش، او حکم‌ران باد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۱ - تأسف بر مرگ شمس‌الدین محمد جهان پهلوان

 

جهان را تا ابد شاه جهان باد

بر آنچ امید دارد کامران باد

نظامی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

چه گویم هرچه گویم بیش ازان باد

که رحمت بر چنان کام و زبان باد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

جهان تا هست فرمانت روان باد

هر آنچت دل چنان خواهد چنان باد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۱ - رسیدن نامۀ گل بخسرو

 

بخسرو گفت خسرو جاودان باد

چو کیخسرو شهی خسرو نشان باد

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - وله ایضاً یمدح الملک المعظم مظفرالدّین الاعظم

 

همیشه تازمین وآسمان باد

شکوه پادشاه کامران باد

سرشاهان پناه تاجداران

که ازملکش تمتّع جاودان باد

سرتیغش جهانراجان ستان شد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

عبید زاکانی » عشاق‌نامه » بخش ۱ - سرآغاز

 

جهان محکوم سلطان جهان باد

فلک مامور شاه کامران باد

عبید زاکانی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در ستایش میرمیران

 

الاهی تا زمین باد و زمان باد

به حکمت هم زمین هم آسمان باد

کمین جولانگه خورشید رایت

فضای باختر تا خاوران باد

زمین مسندگه کمتر غلامت

[...]

وحشی بافقی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۲ - مناجات به درگاه قاضی الحاجات

 

من و این دل که گم نام زبان باد

چنین دلها نصیب دشمنان باد

نوعی خبوشانی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » قصه سلطان محمود غزنوی با غلامش

 

ز جور دهر جانت در امان باد

دلت بازیردستان مهربان باد

طبیب اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۶

 

چو جان اندر جهان حکمش روان باد

جهان تا هست او جان جهان باد

نشاط اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode