گنجور

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۱ - کشته شدن خرد و وتراسرا نیز و چهارده هزار دیو از دست رام

 

غریوان بر ارابه خر به پیکار

روان شد همچو توپ صاعقه بار

نمایان از ارابه بیرق او

چه بیرق، بادبان زورق ا و

دو خر با لشکر از حد عدد بیش

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۲ - داد خواه شدن سرب نکا پیش راون در شهر لنکا

 

به لنکا شاه دیوان بود راو ن

بدن دیو و پری جان بود راو ن

عناصر تابع فرمان او بود

اجل محبوس در زندان او بود

به امرش سکّه زد تأثیر اجرام

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۳ - بیان کردن سرپ نکا، حسنِ سیتا را برای راون و عاشق شدن راون

 

سهی سروی ز رحمت آفریده

به جسم و روح نور حق دمیده

مشکّل گشته نور صبح امید

تراشیده بتی از جِرم خورشید

ندانم کز چه جوهر گشته موجود

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام

 

نماندش اختیار از بی قراری

ارابه خواست از بهر سواری

کشیدندی خران گردون ده سر

نباشد مرکب دجال جز خر

سواره بر ارابه سوی دریا

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۵ - برآمدن سیتا برای گل چیدن و دیدن او آهوی زرین را و فرستادن رام را برای شکار آهوی زرین

 

به گل چیدن برآمد ناگهان حور

خرامان شد به گلشن سروی از نور

به پابوسش فتاده سبزه در پای

گل از دستش به جنت یافته جای

فتادن هر کجا می خواست پایش

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۶ - رفتن رام به شکار آهو و فرستادن سیتا، لچمن را برای خبر رام خواه ناخواه

 

همی رفت آهوی زرین جهیده

گهی پیدا و گه پنهان ز دیده

شده ماریچ آهو، رام صیاد

به نزدیکی به دامش در نیفتاد

بدینسان برد زانجا چند فرسنگ

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۷ - دیدن راون سیتا را و بردن سیتا به زور

 

چو لچمن رفت، راون وقت آن یافت

که گرگ کهنه، بره بی شبان یافت

به کام اژدها بی رنج شد گنج

مرا زان اژدها بر گنج صد رنج

به ص حرای خُتَن شد بعد بس دیر

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۸ - جنگ کردن جتایو با راون و کشته شدن جتایو به دست او و بردن او سیتا را به لنکا

 

به بی رویی کشان می بردش از مو

دو چار اندر هوا شد با جتایو

به فریادش جتایو شد خبردار

ز بانگ طبل گردد باز بیدار

به راون پنجه زد کرگس چو شهباز

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۹ - برگشتن رام از شکار و دیدن او در راه لچمن را و خبردار شدن از حال و بیتاب شدن رام و جستجو کردن لچمن سیتا را

 

چو رام از کشتن آهوی زرین

طلسم دیو را برداشت تمکین

ز دیوان ماند حیران رام عاقل

شکار افکن روان شد سوی منزل

شگون بد بسی دید اندران راه

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۰ - دیدن رام جتایو کرگس را و خبر یافتن از سیتا

 

به ناگه رفت در دامان کوهی

به کوهستان عجب گردون شکوهی

شکسته یافت چتر و بیرق و تیر

کمانی نیز چون قوس آسمان گیر

فراوان قطره های خون تازه

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۱ - دیدن رام نقش پای راون و نقش پای سیتا را

 

در آن نزدیک نقش پای ده سر

نموده رام دل خ ون را برادر

قریب نقش پایش دید از دور

به چشم خویش نقش پای آن حور

تمامی ماجرای آن پری رو

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۲ - دیدن رام ماه را و پنداشتن سیتا و مخاطب کردن او

 

چو باز آمد به خود لختی شبانگاه

فکنده چشم پر خون بر رخ ماه

مشابه دید روی دلستان را

صنم پنداشت ماه آسمان را

ز بس کز جام شوقش دل شد از دست

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۳ - روان شدن رام خبر گرفتن سیتا را و ملاقات شدن با کیندها دیو و یافتن خبر سیتا

 

چو روزی چند در صحرا قدم زد

به ناگه فتنۀ عالم علم زد

کنیده دیو پیدا شد بلاجوش

غریوان تر ز ابر آسمان پوش

به جسم چون غم افزون تر ز مقدار

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۴ - در بیان احوال سیتا

 

ز سوز رام تا طبعم سخن راند

زبانم چون زبانه آتش افشاند

لب از ذکر صنم جنبانم اکنون

که از خارا گشایم چشمۀ خون

به شهر زر چو رفت آن سیم پیکر

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۵ - جای دادن راون سیتا را در باغ اسلوک بن

 

موکل بر پری زن دیوکی چند

ستم رأی و ستمکار و ستم بند

ستم زین بیشتر نبود سزاوار

که طفل م رده مادر، دایه کفتار

همای هم قفس با جیفه خواران

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۶ - آمدن رام در کوه رک مونک

 

چو در رک مونک کوه آن کوه تمکین

علم بر زد چو سیاح جهان بین

فراشی دی د اندر دامن کوه

کزان گشتی فراموش از دل اندوه

غم و اندیشه ننگ آن زمین بود

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۷ - آمدن فصل بهار

 

چو یک چندی گذشت از روزگاران

در آمد در شکفتن نو بهاران

علم زد بر هوا ابرِ بهاری

به عشق لاله و گل کرد زاری

شکوفه تاج زر زد بر سر شاخ

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۸ - آمدن رام بالای قلعۀ کوه و ملاقات کردن با سگریو به میانجی هنومنت

 

چو در رکه مونک آمد رام دلخون

خبر بردند بر سگریو میمون

برادر بال با او بود دشمن

هلاکش را همی انگیختی فن

به کنکش با وزیران گفت آن راز

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۹ - گفتن سگریو حقیقت منازعت بال را با رام

 

که دیوی بود مایاوی ملنگی

به زور صد هزاران فیل جنگی

در آمد ناگهان از نره دیوان

به شکل گاو شد شیر غریوان

زمین را داشتی بر شاخ در وا

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۰ - بیان کردن سگریو زور بال را

 

ز زور بال گویم با تو یک حرف

همی کوهی که همرنگ است با برف

ز دیوی مانده مشتی استخوانست

که درمد نظر الوند سانست

به میدان بال انسان دیو را کشت

[...]

ملا مسیح
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۷
sunny dark_mode