عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۵ - در خطاب کردن شیخ توبه و تمثیل و حقیقت کل فرماید
تو هم ای مانده و حیران و غمگین
پر از خوف آمدی تن خوارو مسکین
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدّس اللّه روحهما فرماید
درون خانقاه دل برو بین
زمانی گوش کن از دوست تلقین
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدّس اللّه روحهما فرماید
یکی گشتی و در یکی مرابین
مرا از جان ما دیدار بگزین
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۱ - حکایت در ادب و عزّت نگاهداشتن در حضرت باری فرماید
چرا گفتار بنمودی تو چندین
از آن داری تو در اسرار حق بین
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۲ - در سؤال از پیر طریقت درسر نگاهداشتن از خلق و جواب دادن وی سائل را فرماید
ندانم کفر و رزم و یا رَهِ دین
فرو ماندستم اندر آن و در این
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۲ - در سؤال از پیر طریقت درسر نگاهداشتن از خلق و جواب دادن وی سائل را فرماید
چو رفتی ناگهی اندر دل طین
نظر کن درنهادت جمله حق بین
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
که اوّل تلخ آید هست شیرین
در آخر گر توئی اینجا تو حق بین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
نداند قدر عشقت خاک مسکین
مگر وقتی که بنمائی رخ از چین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۷ - در صفات جزو و کل بهر نوع بر اسرار حقیقت فرماید
صفات آفتاب روح میبین
که آغازت از این بُد در نخستین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
طلبکار تو است اینجایگه طین
که تا بوئی بیابد این دل و دین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
نفخت فیه من روحی تو در طین
در این طین مر جمال خویشتن بین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
فتاه دیدم آدم زار و مسکین
میان مکّه و طایف دگر بین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت جملگی دریافته این
گمانشان شد یقین اینجایگه زین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
چو مرغی مانده اینجا زار و مسکین
نبودم اندر اینجا هیچ ره بین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
بیان ما نداند جز یکی بین
که باشد در یکیاش کفر یا دین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
توئی کافر بتی داری تودر چین
نظر بگشا بُتِ خود در نظر بین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت پیر ما ترسا شد از دین
که اندر دیر شد در عشق سّر بین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
تویار عشق باش و یار خود بین
بجز عشق اندر اینجا هیچ مگزین
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه
اگر ره بردهٔ دریاب در این
دمادم سرّ کل اینجا تو می بین