گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۵ - در خطاب کردن شیخ توبه و تمثیل و حقیقت کل فرماید

 

تو هم ای مانده و حیران و غمگین

پر از خوف آمدی تن خوارو مسکین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۱ - حکایت در ادب و عزّت نگاهداشتن در حضرت باری فرماید

 

چرا گفتار بنمودی تو چندین

از آن داری تو در اسرار حق بین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

نداند قدر عشقت خاک مسکین

مگر وقتی که بنمائی رخ از چین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

طلبکار تو است اینجایگه طین

که تا بوئی بیابد این دل و دین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

نفخت فیه من روحی تو در طین

در این طین مر جمال خویشتن بین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

فتاه دیدم آدم زار و مسکین

میان مکّه و طایف دگر بین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

حقیقت جملگی دریافته این

گمانشان شد یقین اینجایگه زین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

چو مرغی مانده اینجا زار و مسکین

نبودم اندر اینجا هیچ ره بین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

بیان ما نداند جز یکی بین

که باشد در یکیاش کفر یا دین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

توئی کافر بتی داری تودر چین

نظر بگشا بُتِ خود در نظر بین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

حقیقت پیر ما ترسا شد از دین

که اندر دیر شد در عشق سّر بین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

تویار عشق باش و یار خود بین

بجز عشق اندر اینجا هیچ مگزین

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

اگر ره بردهٔ دریاب در این

دمادم سرّ کل اینجا تو می بین

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

مدارا کن تو با پیران مسکین

ببخشا بر جوانان بد آیین

عطار
 
 
۱
۶
۷
۸