فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
اگر رحمت نیاری من بمیرم
بدان گیتی ترا دامن بگیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
به خانء خویش در چونین اسیرم
نبینم دوستدار و دستگیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
گر اکنون از تو نومیدی پذیرم
به مرگ ناگهان پیشت بمیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
تذور و کبگ نپسندم که گیرم
نباشد صید جز بدر منیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
اگر چه من به دست او اسیرم
همی خواهم که در پیشش بمیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به گوى رامین را
سزد گر من نصیحت نه پذیرم
به بخت خویش گریم تا بمیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را
چرا از تو نصیحت نه پذیرم
چرا راه سلاممت بر نگیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى
اگر چرخ فلک باشد حریرم
ستاره سر بسر باشد دبیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
هم اکنون راه شهر دوست گیرم
که گر میرم به راه دوست میرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
همین جا بند درگاه تو گیرم
همی گریم به زاری تا بمیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۶ - پاسخ دادن رامین ویس را
چه باشد گر به برف اندر بمیرم
ز مردم جاودانه نام گیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
چرا به فسوس در سرما بمیرم
چرا راه سلانت بر نگیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را
ز بی رحمی نبودی دستگیرم
بدان تا من به برف اندر بمیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را
کنون دست از عنانت بر نگیرم
همی نالم به زاری تا بمیرم

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
اگر شاید که من پیشت بمیرم
چرا در مرگ دامانت نگیرم

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرائی ده دختر
اگر شیرین نباشد دستگیرم
چو شمع از سوزش بادی بمیرم

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
به دزدی هندویت را گر نگیرم
چو هندو دزد نافرمان پذیرم

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد
گرم فرمان دهی فرمان پذیرم
به دست آوردنش بر دست گیرم

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
اگر چه ناری ای بدر منیرم
پس از حجی و عمری در ضمیرم

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
به شیری چون شبانان دست گیرم
که در عشق تو چون طفلی به شیرم
