گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید

 

بسی جان داده است تا جان بدیدست

که او را در جهان گفت و شنیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید

 

دم عطار بیشک دید دیدست

خدا دان تو که در گفت وشنیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

دمی ز آن دم ترا اندر دمیدست

که پرده پیش چشمت ناپدیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۸ - در صفات دل و دیدن اعیان و راز گفتن فرماید

 

از آن دم روشنی جان بدیدست

از آن دم جمله در گفت و شنیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۴ - در صفت دنیا فرماید

 

در او پیداست آنچه کس ندیدست

خدا اینجای در گفت و شنیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

از آن عطار در تو ناپدیدست

که دائم با تو در گفت و شنیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

ز تو عطّار در گفت و شنیدست

چگویم کز هویدا ناپدیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

یقین در عین لا هر کو رسیدست

جمال ذات الّا اللّه دیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

ترا نقاش جان اینجا بدیدست

درون جسم و جان اینجا شنیدست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

ترا از جمله اشیا آفریدست

کرامت مر ترا کلّی گزیدست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode