گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۴ - حکایت روباه و بچاه شدن او

 

چهی بس دور و دلوی بسته بر او

سخن بشنو زمن ای مرد نیکو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۱ - پسر در اعیان حقیقت کل گوید

 

همه دریا شده مستغرق او

اگر تو واقفی این راز برگو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۵ - در جواب گفتن پسر پیر دانا را و اسرار گفتن فرماید

 

عیانست این بیان و مگذر از او

که جز جانان نباشد هیچ نیکو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۱ - حکایت

 

برش بنشست و در وی مانده بد او

که پیری بود او هم نیک و خوشخو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۴ - در افعال شیطان و سخن گفتن ومکر او فرماید

 

مجو هم صحبتی با او تو بشنو

باین نصّ کلام حق تو بگرو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید

 

ز خواب بیخودی بیدار حق شو

مر این اسرار ز اللّه بشنو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید

 

مر این اسرار افتد در کفِ او

که او باشد ابا خلق اینت نیکو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۶ - در پردههای اسرار نی فرماید

 

ز درد خود بداند درد خود او

اگر این سرّ بدانی هست نیکو

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode