گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)

 

فسانه بود خسرو در نکویی

فسون‌گر بود وقت نغز‌گو‌یی‌

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۱ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

بهار انگشت‌کش شد در نکویی

هر انگشتم دو صد چون اوست گویی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۲ - پاسخ خسرو شیرین را

 

مکن با من حساب خوب‌رویی

که صد ره خوب‌تر زانی که گویی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۳ - پاسخ دادن شیرین به خسرو

 

چو هر هفت آن چه بایست از نکویی

بکرد آن خوب‌روی از خوب‌رویی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۶ - پاسخ خسرو شیرین را

 

نبینی عیب خود در تند‌خو‌یی

بدین‌سان عیب من تا چند گویی‌؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۸ - بازگشتن خسرو از قصر شیرین

 

زبانش موی شد وز هیچ رویی

به مشگین‌موی در نگرفت مویی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۵ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو

 

مرا در کویت ای شمع نکوئی

فلک پای بز افکند است گوئی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۷ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو

 

اگر من برنخوردم از نکویی

تو برخوردار باش از خوبرویی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو

 

گر اندام زمین را باز جویی

همه خاک زمین بودند گویی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو

 

شکایت‌های عالم چند گویی‌؟

بپوش این گریه را در خنده‌رویی

نظامی
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » آغاز کتاب

 

اگر مبصر و گرمسموع جوئی

وگر محسوس وگر معقول گوئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد

 

نچندان کرد با هر دو نکوئی

که من آن شرح گویم یا تو گوئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۱) حکایت سلطان محمود و آرزو خواستن بزرگان

 

شه عالم بایشان کرد روئی

که در خواهید هر یک آرزوئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۲) مناجات موسی با حق تعالی ودر خواستن او یکی از اولیا

 

بعزّ عزِّ ما گر قدرِ موئی

ز ما بویش رسد از هیچ سوئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۹) حکایت حبشی که پیش پیغامبر آمد

 

اگر تو ذرّهٔ خاکش ببوئی

بوَد صد بحر پر تشویر گوئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۲) حکایت دیوانه

 

فرو رفتم بهر کوئی وسوئی

ولی برنامدم از هیچ روئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۳) مناجات آن بزرگ با حق تعالی

 

اگر تو راضئی از ما چه جوئی

وگرنه خویش را راضی چه گوئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۳) حکایت سلیمان و طلب کردن کوزه

 

که هر ذرّه ز خاکش گر بجوئی

ز خسرة صد جهان یابی تو گوئی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » جواب پدر

 

پدر گفتش عزیزا چند گوئی

ز غفلت ملک فانی چند جوئی

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۲۰
sunny dark_mode