بزرگانی که سر در چرخ سودند
همه در خدمت محمود بودند
شه عالم بایشان کرد روئی
که در خواهید هر یک آرزوئی
ز شهر و مال و ملک ومنصب و جاه
بسی در خواستند آن روز از شاه
چو نوبت با ایاز آمد کسی گفت
که ای در حسن طاق و با هنر جفت
چه خواهی آرزو گفتا که یک چیز
برون زان یک نخواهم من دگر نیز
من آن خواهم همیشه در زمانه
که تیر شاه را باشم نشانه
اگر این آرزو دستم دهد هیچ
مرا هرگز نماند ذرّهٔ پیچ
بدو گفتند کای محروم مانده
ز جهل از عقل نامعلوم مانده
تو پشت پای خواهی زد خرد را
که میخواهی نشانه شاهِ خود را
تن خود را چرا خواهی نشانه
کاسیر تیر گردی جاودانه
زبان بگشاد ایاز و گفت آنگاه
شما زین سِر نه اید ای قوم آگاه
مرا چون عالمی پُر احترامست
نشانه تیر شه بودن تمامست
که اوّل بر نشانه چند ره شاه
نظر میافکند پس تیر آنگاه
چو اوّل آن نظر در کار آید
در آخر زخم کی دشوار آید
شما آن زخم میبینید در راه
ولی من آن نظر میبینم از شاه
چو باشد ده نظر از پیش رفته
بزخمی کی روم از خویش رفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر از فردوسی، بزرگان و شخصیتهای مهم دوران محمود در خدمت او هستند و از او خواستههایی دارند. وقتی نوبت به ایاز، خدمتکار محبوب، میرسد، او آرزوی عجیبی میکند؛ میخواهد همیشه نشانه تیر شاه باشد. دیگران به او میگویند که این آرزو احمقانه است و عقل را پشت پا میزند، چرا که نشانه بودن تیر، به معنای آسیبپذیری است. اما ایاز توضیح میدهد که نشانه بودن تیر شاه نشاندهنده مقام و احترام اوست و او بر این باور است که دیدن نظر شاه و توجه او، ارزشمندتر از زخم و آسیب است که در این مسیر ممکن است ببیند. به این ترتیب، ایاز نشان میدهد که درک و نگاه عمیقتری به زندگی دارد و به مقامات عالیتر اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: بزرگان و افراد مهمی که در جمع و چرخه جامعه قرار داشتند، همگی در خدمت محمود بودند.
هوش مصنوعی: سلطان با دانایان رفتاری کرد که هر یک از آنها به آرزوهای خود برسند.
هوش مصنوعی: در آن روز، بسیاری از افراد از شاه خواستههایی دربارهٔ شهر، اموال، ملک، مقام و اعتبار خود داشتند.
هوش مصنوعی: وقتی نوبت به ایاز رسید، کسی گفت که تو در زیبایی همچون طاق و در هنر مانند جفتی هستی.
هوش مصنوعی: هر چه آرزو داری بگو، اما من هیچ چیز دیگری بیش از آنچه که در دل دارم، نمیخواهم.
هوش مصنوعی: من همیشه خواهان این هستم که در هر زمان، نشانهای از تیر پادشاه باشم.
هوش مصنوعی: اگر این آرزو به من داده شود، هیچ چیزی برایم نمیماند که حتی ذرهای از شوق و تلاش در من باقی بماند.
هوش مصنوعی: به او گفتند: ای کسی که به دلیل جهل و نادانی از فهم حقیقت و درک عقل دور ماندهای.
هوش مصنوعی: تو با هر اقدامی که انجام میدهی، در حقیقت به خرد و اندیشه خود آسیب میزنی، چرا که در تلاش برای رسیدن به هدفی هستی که در ذهن داری، همانند نشانهای که به علامت سلطنت خود نیاز داری.
هوش مصنوعی: چرا میخواهی که بدن خود را به هدفی تبدیل کنی که به دردسر در بیفتی و درد و رنجی جاودانه را تجربه کنی؟
هوش مصنوعی: ایاز زبانش را باز کرد و گفت: شما ای مردم، از این راز خبر ندارید.
هوش مصنوعی: مرا به عنوان یک فرد محترم و با دانش میشناسند، و نشانهای بر این که در مقام سلطنت و رهبری قرار دارم، کاملاً نمایان است.
هوش مصنوعی: در ابتدا، شاه به نشانهها توجه میکند و پس از آن تیر را رها میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که از ابتدا به چیزی نگاه میکنیم و آن را بررسی میکنیم، در انتها متوجه میشویم که زخمها و مشکلات چقدر آسانتر میشوند.
هوش مصنوعی: شما به زخمها و دردها توجه میکنید ولی من به زیبایی و اشرافیتی که از سوی شاه وجود دارد میاندیشم.
هوش مصنوعی: وقتی که ده نظر و دیدگاه از قبل پیشرفته باشد، چگونه میتوانم از خودم که در گذشته رفتهام فاصله بگیرم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.