×
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
چو شمعم سوختی ای مه چگویم
بده پروانه تا باشد بکویم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
ترا خود بیوفا هرگز نگویم
که این از بخت بد آمد برویم
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
دلم گرمست اگر من سرد گویم
مرنج از من که من بس تند خویم
عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
چو پای از جای شد بر پی چه پویم
که یار از دست دادم می چه جویم
عطار » خسرونامه » بخش ۵۳ - رسیدن خسرو و جهان افروز و یاران بكوه رخام و دیدن پیر نصیحت گو
چه گویم، با که گویم، چند گویم
چو چیزی گم نکردم، چند جویم
عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل
اگر از ماه گردون وصل جویم
بنازد چون سخن بر اصل گویم
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۹ - در تحقیق صحبت فرماید
بهر جائی خرابی را که گویم
بگرد این معانی دان که پویم
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۲ - در بیان نیستی و «موتواقبل ان تموتوا»
نگر تا گرد این معنی نپویم
قضیه منعکس گردد بگویم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
تووئی بحر و توئی جوهر چه جویم
توئی خورشید من دیگر چگویم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید
دریغا چون ندانستی چه گویم
دوای درد بیدرمان چه جویم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۳ - در نموداری جان در اعیان فرماید
بر این گنج من خوردم که اویم
درون گنج باشد گفتگویم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
تو معشوقی واکنون من چه جویم
توی محبوب رازت با که گویم