الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «بستان ماتم» » شمارهٔ ۴ - در مدح باب الحوایج موسی بن جعفر علیهماالسلام
اسیر فتنه ی بدخواه ملعون
غریب افتاده در زندان هارون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
ز مبدا و ز پایانست بیرون
که او باشد بلند و این و آن دون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
بود بی حد و حصر آن ذات بی چون
ولی از حد درک ماست بیرون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
بدور خویش میگردم چو گردون
ولی از اینم و از وضع بیرون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
ز وضعست و متی و این بیرون
بود در چون و باشد سر بیچون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
که آن یک باشد از تعداد بیرون
منزه باشد از چند و چه و چون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۴ - جواب
فنا را سر فرو برد او بکانون
ز دریای بقا آورد بیرون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۳ - توضیح
بود در جمله و از جمله بیرون
زهی شاء/ن و زهی اسرار بیچون
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۳۰ - فی المناجات
نه پیدائی نه پنهانی ز بیرون
ز پیدا و نهان ای ذات بیچون
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۱
برآمد بانک یا بشری بگردون
که اینک چار چیز از فر بیچون
بدارالملک سالار خراسان
بهم توأم شدند از پرده بیرون
کتاب رحمت و چتر سعادت
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - حسبحال آذربایجان و خراسان هنگام تعدیات و بمباردمان سپاهیان روس تزاری
برآمد کرد روشن سطح گردون
به دریا گشت جاری فلک مشحون
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷
به یاد خنده آن لعل میگون
شدم چون غنچه در این باغ دلخون
سواد زلف او شد سر خط من
بود سرمشق من این بخت واژون
نهال قامتش ممتاز باشد
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۴
در آن محفل که باشد فرجِ گلگون
ز کون صحبت مکن گُه میخورد کون
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۴ - جواب به خردهگیر
نفهمیده نمیگفتی و اکنون
نمیافتاد راز از پرده بیرون
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۵ - أیضاً فی رثائه علیه السلام عن لسان امه
لسان حال لیلای جگر خون
عقول ما سوی را کرده مجنون