برآمد بانک یا بشری بگردون
که اینک چار چیز از فر بیچون
بدارالملک سالار خراسان
بهم توأم شدند از پرده بیرون
کتاب رحمت و چتر سعادت
بهار نغز و تشریف همایون
یکی لامع چو مهر از چرخ روشن
دوم طالع چو ماه از سطح گردون
سوم چون طبع دانشمند خرم
چهارم چون جمال بخت میمون
کتابی بهتر از توقیع کسری
لوائی برتر از چتر فریدون
بهاری سبز چون کان زمرد
پرندی سرخ چون شاخ تبر خون
یکی پیدا ز متنش ربع مینو
دوم تابان ز نورش ربع مسکون
سوم بادیکه مشک از بوی آن مست
چهارم آتشی کز وی جهد خون
الا ای داوری کز فر دارا
شود هر لحظه اقبال تو افزون
شهت تیغی مکلل داد کورا
همانندی نه در گیتی همیدون
بجز صمصامه عمر و ز بیدی
دگر سیفی که نامش بود ذوالنون
پرندی لوحش الله چون نگاری
عقیقین لعل در زرینه اکسون
و یا بیجاده کاید در دل رز
و یا سوسن که رست از شاخ زریون
ز رشک آب و تابش مینماید
شرر در سنگ خارا نم بجیحون
چو صبح صادقست اما کند روز
بدشمن چون شب یلدا شبه گون
گر این شمشیر کج از کشور لفظ
زند بر عالم معنی شبیخون
نماند کوژی اندر پیکر دال
بنگذارد کزی در قامت نون
مبارک بادت این دولت که جز تو
نبوده هیچکس را تا به اکنون
چنان خواهم که جاویدان بمانی
ولیکن برخلاف چرخ وارون
ازیرا چرخ کژپویست و کژخوی
تو هستی راست کار و راست قانون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
که پرسد زین غریب خوار محزون
خراسان را که بیمن حال تو چون؟
همیدونی چو من دیدم به نوروز؟
خبر بفرست اگر هستی همیدون
درختانت همی پوشند مبرم
[...]
چو نشکوهید او را دل ز جیحون
چرا بشکوهد از حال دگرگون
اگر دستم رسد بر چرخ گردون
از او پرسم که این چون است و آن چون
یکی را میدهی صد ناز و نعمت
یکی را نان جو آلوده در خون
درآمد موکب عید همایون
که بر صاحب مبارک باد و میمون
سپهر مجد مجدالدین که شاهان
ز مجدش ملک را کردند قانون
عدو بندی که کلکش در دهاده
[...]
نه خورشید جهان کاین چشمهٔ خون
بدین کار است گردان گرد گردون
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.