گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۰ - (سی لحن باربد)

 

چو زخمه راندی از کین سیاوش

پر از خون سیاوشان شدی گوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت

 

نظامی جام وصل آنگه کنی نوش

که بر یادش کنی خود را فراموش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸ - ستایش اتابک اعظم شمس‌الدین ابوجعفر محمدبن ایلدگز

 

زهی نامی که کرد از چشمهٔ نوش

دو عالم را دو میمش حلقه در گوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹ - خطاب زمین بوس

 

ز طبع‌ِ تر گشاده چشمهٔ نوش

به زهد خشک، بسته بار بر دوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان

 

همه ترکان چین بادند هندوش

مباد از چینیان چینی برابر وش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب

 

بهاری نو برآر از چشمه نوش

سخن را دست بافی تازه در پوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

به چشم آهوان آن چشمه نوش

دهد شیرافکنان را خواب خرگوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم

 

بهر گوشه دو مرغک گوش بر گوش

زده بر گل صلای نوش بر نوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم

 

پری پیکر چو دید آن سبزه خوش

به می بنشست با جمعی پریوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

وز آن شیرین سخن شیرین مدهوش

همی خورد آن سخنها خوشتر از نوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

به کردار کله‌داران چون نوش

قبا بستند بکران قصب پوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

به صبری کاورد فرهنگ در هوش

نشاند آن آتش جوشنده را جوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

زمانی بر زمین افتاد مدهوش

گرفت آن چشمه را چون گل در آغوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

مهین بانو چو کرد این قصه را گوش

فرو ماند از سخن بی‌صبر و بیهوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه

 

یکی مرغول عنبر بسته بر گوش

یکی مشگین‌کمند افکنده بر دوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین بانو شیرین را

 

چو شیرین گوش کرد آن پند چون نوش

نهاد آن پند را چون حلقه در گوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین بانو شیرین را

 

نهاد انگشت بر چشم آن پریوش

زمین را بوسه داد و کرد شبخوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

بنفشه تاب زلف افکنده بر دوش

گشاده باد نسرین را بناگوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

سمن کز خواجگی بر گل زدی دوش

غلام آن بناگوش از بن گوش

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزمگاه

 

کمان کش کرد مشتی تا بناگوش

چنان بر شیر زد کز شیر شد هوش

نظامی گنجوی
 
 
۱
۲
۳
۵