سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۸ - حکایت کردن خسرو با مریم از درد شیرین
من این گفتم ولی در دل نبودم
بدان ای مه تو را می آزمودم

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۹ - رفتن شاپور پیش شیرین و عتاب کردن شیرین به او
زیان کردی سراسر جمله سودم
نکردی آتش و کشتی به دودم

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۹ - یاری کردن شمع پروانه را در عشق
ترا هر چند در جور آزمودم
فزون شد اعتقاد از آنچه بودم

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۴ - خطاب شمع با کافور و استعانت از او
چو میسوزد ز سر تا پا وجودم
ندارد مرهم کافور سودم

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۳ - در حکایت گفتگوی آن بیخبر از مقامات عشق با مجنون و جواب دادن مجنون
از آن گفتار شیرین میسرودم
کزان لبهای شیرین میشنودم

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۷ - در نوشتن شیرین جواب خسرو را و عتاب کردن بدو در عشق و محبت با دیگران
بلا بودم چو بالا مینمودم
ولی آخر بلای خویش بودم

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۴ - امتحان کردن شیرین فرهاد را در عشق
ترا چندان که باید آزمودم
به رویت باب احسانها گشودم

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان
ز بس حیرت به حیرت در فزودم
چنان گشتم که پنداری نبودم

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - قضا و قدر
چو غنچه از گره نقدی گشودم
به خرج همتم چیزی فزودم

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۷۳ - دادن هنونت انگشتری رام را به سیتا و فرستادن سیتا لعل خود برای تسلّی خاطر رام
نقاب از رخ، حجاب از دل گشودم
به نام رام دیدارت نمودم

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - مثنوی سفرنامه مازندران واعظ و تعریف شهر اشرف و مدح شاه عباس ثانی
نظر هر چند سوی خود گشودم
ندانستم که بودم، یا نبودم

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۲۳ - به پهنای ازل پر می گشودم
به پهنای ازل پر می گشودم
ز بند آب و گل بیگانه بودم
بچشم تو بهای من بلند است
که آوردی ببازار وجودم

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲ - سخنها رفت از بود و نبودم
سخنها رفت از بود و نبودم
من از خِجْلَت، لبِ خود، کم گشودم
سجودِ زندهمردان میشناسی؟
عیارِ کارِ من گیر از سجودم

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۴۷ - بهرحالی که بودم خوش سرودم
بهرحالی که بودم خوش سرودم
نقاب از روی هر معنی گشودم
مپرس از اضطراب من که با دوست
دمی بودم دمی دیگر نبودم
