گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین

 

نشسته میزبان با خاطر تنگ

گهی با بخت و گه با خویش در جنگ

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین

 

کنم گر جنگ نز عقل است و فرهنگ

کنم گر صلح نز نام است و نه ننگ

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین

 

به دستی چوب و بر دست دگر سنگ

فرو زد با سیاهان نوبت جنگ

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

به ملکی بود طراری شب آهنگ

که رنگ از کهربا بردی به نیرنگ

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

فلک در جوف آن دستار صد رنگ

نموده بر مثال مهره در زنگ

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

سپاهی بر هلاکم کرده آهنگ

تنی با صد تن آخر چون کند جنگ

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۶ - حکایت

 

چو او را چارمیخه آهنین چنگ

فرو شد میخ سان در نعل شبرنگ

یغمای جندقی
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲۶۲

 

زره پوشیده ای با من کنی جنگ

کنی پهنای گیتی را به من تنگ

ندارد تاب جنگت فایز پیر

مزن بر شیشه عمر مرا سنگ

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » بخش دوم دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۴

 

به دستم شیشه و در دامنم سنگ

شب تاریک و ره باریک و پا لنگ

از این ره کی رسد فایز به منزل؟

نه تا در دامن جانان زند چنگ

فایز
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۷ - عبدالضار و النافع

 

همه یک رنگ بود آن رنگ و این رنگ

تورا دل شد ز امر عارضی تنگ

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۳ - القبض

 

شوداز قبض وقت مر دره تنگ

ز وحشت پای رفتارش شود لنگ

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۸ - الموت

 

از آنغافل که با اهل فنا جنگ

بود چون آنکه بر دریا زدن سنگ

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۸ - الموت

 

فقیر از طعن کس گرد نه دلتنگ

زنند این غافلان برجام خود سنگ

صفی علیشاه
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱ - کتاب القطعات و النصایح

 

سوی زندان روان شد با دل تنگ

بزد از قهر بر فرقش همان سنگ

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۴ - در بی‌وفایی زن و فرزند

 

به شه گردید از شاپور در جنگ

ز بس جنگ خصومت عرصه شد تنگ

صامت بروجردی
 

غبار همدانی » لیلی و مجنون

 

به دشت افتاد مجنون زار و دلتنگ

چو سیل آورده شاخی در بن سنگ

غبار همدانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۸ - جواب

 

بتابد آن شکنج زلف بر چنگ

بگیرد در بغل معشوق را تنگ

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۰ - جواب

 

مبادا هیچ سر بیهوس و بی هنگ

که این سر نیست باشد پاره ئی سنگ

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۱ - جواب

 

تن بی جامه بر خاکستر و سنگ

قوام اطلس این هفت اورنگ

صفای اصفهانی
 
 
۱
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
sunny dark_mode