عطار » اسرارنامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقاله الخامسه
شگرفی باید و پاکیزه بازی
که آید از هر اندوهیش نازی
عطار » اسرارنامه » بخش هفتم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
تو تا یکبارگی جان درنبازی
جنب دانم ترا و نانمازی
عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
تو دانی کاین نماز نانمازی
به ریشت در خورد تا کی ز بازی
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۰ - الحکایه و التمثیل
عزیزا در نگر تا بی نیازی
چگونه جان ما دارد به بازی
عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
سخن در پرده گوی از پرده سازی
رها کن این خیال و پرده بازی
عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
تو میخواهی که برخیزی ببازی
ازین چنبر جهی بیرون چو غازی
عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۱ - المقاله العشرون
گشاده پیش او دست نیازی
گهی در گریهٔ گه در نمازی
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
نکردی آن نماز از بی نیازی
که می ننگ آمدت زین نانمازی
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
فرستاد اینت لطف کار سازی
که تا کردند بر خاکم نمازی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
چنانش یافتم در سرفرازی
که نتوان کرد باوی هیچ بازی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
نسازی کار با او با که سازی
نبازی عشق با او با که بازی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
زبان ترکی و رومی و تازی
همه میآیدش در چشم بازی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
شبی بگذشت بر شاه از درازی
که روز رستخیزش بود بازی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
همه تن گوش، و از نوش تو رازی
همه جان هوش و از چشم تو نازی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
نکو افتادت الحق عشقبازی
که از سر پردهٔ عشّاق سازی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
چنین من سخت کوش از حیله سازی
تو این را سست میگیری به بازی
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
شدند آن نازنینان طرازی
برهنه تن ز بهر آب بازی
عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم
گل تر هندوی زلفش ببازی
درآورده بدست ترکتازی
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
چودارد قصّه گلرخ درازی
برو تا قصّه هرمز بسازی