عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۹ - در تحقیق صحبت فرماید
کند اعمال و ناکرده شمارد
نظر بر گفت و کرد خود ندارد

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۹ - در تحقیق صحبت فرماید
وجود اودل و دنیا ندارد
سر همت به عقبی در نیارد

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۰ - در تحقیق مقامات اهل سلوک
چو همت بر زمان خود گمارد
همان ساعت برنگ خود گذارد

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۰ - در تحقیق مقامات اهل سلوک
هر آن کو انتظار وقت دارد
که تا وقتش برنگ خود برارد

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۸ - در بیخودی و مستی و کشف ذات فرماید
از آن ساغر که دل طاقت ندارد
بجز منصور این طاقت نیارد

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید
هر آن تخمی که کارند آن برآرد
ولی در عاقبت پائی ندارد

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۷ - قالَ النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا
بدین ما هر آنکو رغبت آرد
دمی در دین ما او پای دارد

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
دگر از برج غیبت سر برآرد
زوال آخر حقیقت می ندارد

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید
چهل روز دگر کردش عطارد
نظرها خود بسی در عین وارد

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید
عدوی حق که بت از سنگ دارد
عجب نبود که بروی سنگ بارد

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
ترا دانا براه فقر آرد
درون توبه عشقت گذارد

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۳ - در ثنا گفتن پیر حضرت یوسف را علیه السلام و جان در باختن او در نظر یوسف فرماید
دلم خونست و خون ازدیده بارد
که از جان دولت او دوست دارد

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۴ - در افعال شیطان و سخن گفتن ومکر او فرماید
ز خود بینی ره خود میسپارد
از آن عمری بضایع میگذارد

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۴ - در افعال شیطان و سخن گفتن ومکر او فرماید
ز سّر حق کس آگاهی ندارد
کسی دیگر کجا این سر بخارد

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۳ - در صفت ره یافتن و می عشق خوردن و جانان دیدن به تحقیق گوید
کس کو شرع محبوبم سپارد
بشرع دوستم او پای دارد

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
چو امر ذات پایانی ندارد
که هر دم صد هزاران دُر ببارد

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۸ - در نصیحت کردن سالک دردمند و در مراقبت احوال خود کردن فرماید
از این دریا کسی جوهر نیارد
که چون منصور از وی دُر برآرد

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۸ - در صفات دل و دیدن اعیان و راز گفتن فرماید
دلت نوریست، خون میدوست دارد
که چون دیدار جانان مینگارد

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۸ - در حکایت مجنون و اسرار او فرماید
ترا لیلی حقیقت دوست دارد
نظر هر لحظه سوی تو گمارد

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
نبوّت بیشکی بردارت آرد
حقیقت مر ترا زا جان برآرد
