×
فردوسی » شاهنامه » داستان اکوان دیو » داستان اکوان دیو
سوی آبت اندازم ار سوی کوه
کجا خواهی افتاد دور از گروه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۱ - سخن دقیقی
چو لشکر بیاراست و بر شد به کوه
غمی گشته از رنج و گشته ستوه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۵ - سخن دقیقی
یکی جادوی بود نامش ستوه
گذارنده راه و نهفته پژوه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۲
برفتند یکسر گروها گروه
به پیش جهاندار بر تیغ کوه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶
همه شب همی راند با خود گروه
چو خورشید تابان برآمد ز کوه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷
هماندر زمان تندبادی ز کوه
برآمد که شد نامور زان ستوه
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۵
شتر بود و اسپان به دشت و به کوه
به داغ سپهدار توران گروه
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹
نه من کوهم و زیرم اسپی چوکوه
یگانه یکی مردمم چون گروه