گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۵

 

زمین شد ز نعل ستوران ستوه

همه کوه دریا شد و دشت کوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۵

 

بکشتند چندان ز هردو گروه

که شد خاک دریا و هامون چو کوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸

 

همی گشت گرد بیابان و کوه

به رنج و به سختی و دور از گروه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۹

 

از افگنده شد روی هامون چون کوه

ز یک تن شدند آن دلیران ستوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۹

 

همی گفت کای شاه دانش پژوه

چو خورشید تابان میان گروه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۲

 

همی رفت لشکر گروها گروه

که از سم اسپان زمین شد چو کوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۲

 

فریبرز پیش آمدش با گروه

از ایران سپاهی بکردار کوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان اکوان دیو » داستان اکوان دیو

 

سوی آبت اندازم ار سوی کوه

کجا خواهی افتاد دور از گروه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۳

 

ستاره‌شناسان ایران گروه

هرانکس که دانیم دانش پژوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۷

 

همی گشت چندان کش آمد ستوه

پسندش نیامد کسی زان گروه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۰

 

اگر من شوم زین بد دد ستوه

بپوشم سر از شرم پیش گروه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

یکی اژدها بر سر تیغ کوه

شده مردم روم زو در ستوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۲

 

چو گاو اندر آمد به هامون ز کوه

خروشی بد اندر میان گروه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۱ - سخن دقیقی

 

چو لشکر بیاراست و بر شد به کوه

غمی گشته از رنج و گشته ستوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۵ - سخن دقیقی

 

یکی جادوی بود نامش ستوه

گذارنده راه و نهفته پژوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۲

 

برفتند یکسر گروها گروه

به پیش جهاندار بر تیغ کوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶

 

همه شب همی راند با خود گروه

چو خورشید تابان برآمد ز کوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷

 

هم‌اندر زمان تندبادی ز کوه

برآمد که شد نامور زان ستوه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۵

 

شتر بود و اسپان به دشت و به کوه

به داغ سپهدار توران گروه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹

 

نه من کوهم و زیرم اسپی چوکوه

یگانه یکی مردمم چون گروه

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۴
sunny dark_mode