فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
و گر دشمنی یابی اندر دلش
چو خوباشد از بوستان بگسلش

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۴۶
درشتی دل شاه و نرمی دلش
ندانی هویدا کنی حاصلش

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
کجا شیر در بیشه بُد منزلش
شد از تیغ بانو هراسان دلش

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷ - لاف زدن تمرتاش پیش افراسیاب برای گرفتن بانو گشسب و دلخوش نمودن گرسیوز افراسیاب او را
که بانو بود نز ره منزلش
خوش افتاده در مرز توران دلش

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۸ - دیدن فرامرز،دخمه هوشنگ شاه
به هر روز جای دگر منزلش
به کار دگر گشته خرم دلش

ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۱۸ - بهوش آمدن قباد و سرزنش سپاه
بخندید و شد شادمانه دلش
درخشان شد آن پژمریده گلش

ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۶۱ - حرکت کوش و سپاه از آمل برای پیگار با سیاهان مازندران
بترسید از آن هول و سختی دلش
گهر کهربا کرد گِرد گلش

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۵ - اغانی ساختن افلاطون بر مالش ارسطو
به بیهوشی از نسبت اولش
نهادند سر بر خط مندلش

سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۷ - حکایت درویش صاحبنظر و بقراط حکیم
ربودهست خاطرفریبی دلش
فرو رفته پای نظر در گلش

سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۶ - حکایت
محقق که بر مرده ریزد گلش
نه بر وی که بر خود بسوزد دلش

سعدی » بوستان » باب دهم در مناجات و ختم کتاب » بخش ۳ - حکایت بت پرست نیازمند
فرو رفت خاطر در این مشکلش
که پیغامی آمد به گوش دلش

حکیم نزاری » ادبنامه » باب سوم - در احترام فرمان پادشاه داشتن و به رضای او تسلیم بودن » بخش ۵
روا باشد ار باز جویی دلش
که اندک تسلّی شود حاصلش

حکیم نزاری » ادبنامه » باب سوم - در احترام فرمان پادشاه داشتن و به رضای او تسلیم بودن » بخش ۶
بود هم که گردی گران بر دلش
نیاری برون سر از آن مشکلش

حکیم نزاری » ادبنامه » باب پنجم - در اجتهاد و احتیاط کردن » بخش ۱
نه چیزی که چون جا کُند در دلش
نباشد سرانجام از آن حاصلش

حکیم نزاری » ادبنامه » باب دوازدهم - در تضرّع و خاتمت کتاب » بخش ۳ - حکایت
تر و تازه پیوسته آب و گلش
به نور یقین باد روشن دلش

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۷ - رفتن سام در شب و دیدن پاسبان، او را و نومید آمدن
دلش در غم عشق و غم در دلش
به آتش برافتاده آب و گلش

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۸ - جنگ تکش خان با سام نریمان
بنفشه رمیده ز برگ گلش
زده تکیه بر نسترن سنبلش

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۲۴ - عاشق شدن قمرتاش بر پرینوش خاقان چین
دمیده بنفشه به گرد گلش
تو گوئی به گل تکیه زد سنبلش

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۱۵ - داستان آفتاب دولت فیلقوس به سر دیوار رسیدن و آیینه اسکندری را در مقابله آن داشتن و فروغ آن را در وی دیدن و سلطنت رابه ربقه تصرف وی در آوردن و از استاد وی ارسطو طلب وصیت کردن
نمانده ست هیچ آرزو در دلش
که نبود ز دانشوری حاصلش
