سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۳ - کشتن تجانو پیل هندی را و خشمگین شدن فرامرز
کزین دیوتان دل پر از بیم گشت
پراکنده گشتید بر کوه و دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۴ - گرفتن فرامرز،تجانو را به خم کمند
بغرید از آن نامداران به مشت
به خواب اندرون چند نامی بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۴ - گرفتن فرامرز،تجانو را به خم کمند
تن دیو شد چون تن خارپشت
ز الماس فر خدنگش بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۵ - لشکرکشیدن رای هندی به جنگ فرامرز و رفتن فرامرز به رسم فرستاده،نزدیک رای
رخ همچو گلزار باغ بهشت
تو گفتی سپهرش ز مردی سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۸ - رزم فرامرز با ده پهلوان و کشتن ایشان را
یکی را کمربند بگرفت و پشت
برآورد بر دیگری زد بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۳ - رزم کردن رای هندی با فرامرز
بتوفید کوه و بجوشید دشت
زمانه ز هیبت دگرگونه گشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۳ - رزم کردن رای هندی با فرامرز
به تیغ و سنان و به گرز و به مشت
ز هندو فراوان دلیران بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۸ - گذشتن فرامرز از آب و رزم کردن با مهارک
ز خون آب دریا چو شنگرف گشت
بدرید بانگ یلان کوه و دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۸ - گذشتن فرامرز از آب و رزم کردن با مهارک
فرامرز تنها لب رود و دشت
همی از بر پاس لشکر بگشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۷ - رفتن فرامرز به جزیره فراسنگ و جنگ کردن با شاه جزیره
فراوان از آن دیو چهران بکشت
به گرز گران و به زخم درشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۸ - رفتن فرامرز به جزیره کهیلا و پذیره شدن شاه کهیلا،فرامرز را
کهیلا جزیری به سان بهشت
تو گفتی که رضوان در او لاله کشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۰ - کشتن فرامرز،دیو سیاه
بزد بر تن دیو زخمی درشت
برون کرد یکسر سنانش ز پشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۴ - دادن شاه کهیلا،دختر را به فرامرز
به خوبی به کردار روی بهشت
تو گفتی که از حور دارد سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۷ - رزم کردن فرامرز با فیل گوشان
یکی را به بال و یکی را به مشت
یکی را به گرز و به زخم درشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۱ - سئوال سوم فرامرز از برهمن
چنین داد پاسخ که ده دیو زشت
که شان دوزخ آمد نهاد و سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۲ - سئوال چهارم فرامرز از برهمن
همه روزه ترسان به گفتار زشت
به امید کز حق بیابد بهشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۳ - رفتن فرامرز به خاور زمین و کشتن مرغ را
بدی مهر و ماه از خوشی چون بهشت
که فصل ربیع اندرو لاله کشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۶ - رفتن فرامرز به قیروان و پذیره شدن شاه قیروان،او را
مر این گرد گرشاسب آن را نوشت
که بودش ز فرهنگ و دانش سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۹ - کشتن فرامرز،اژدها را
بلرزید زآسیب او کوه و دشت
ز دودش همه آسمان تیره گشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۹ - کشتن فرامرز،اژدها را
چو خورشید بر خاوران زرد گشت
شتابان سوی لشکر آمد ز دشت
