ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۲۱ - اندر فرزندان کنعان: کوش و نمرود
روان را از اندیشه آزاد کن
از او هم بدو نام و فریاد کن
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۵۹ - پند دادن فریدون کوش را و سوگند دادن او به دادگری و فرمانبرداری
چو آن جا رسی کشور آباد کن
چو آباد کردی همه داد کن
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۰۳ - فرستادن باژ و کنیزکان و غلامان زیباروی بنزد کوش
بدو گفت عجلسکس آباد کن
تو را دارم، از خویشتن داد کن
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را
درین بندم از رحمت آزاد کن
به آمرزش ایزدم یاد کن
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۷ - نشستن اسکندر بر جای دارا
دل از بند بیهوده آزاد کن
ستمگر نهای داد کن داد کن
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۳ - داستان نوشابه پادشاه بردع
دل خود ز بد عهدی آزاد کن
وزین خوبتر شاه را یاد کن
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۱ - رسیدن نامهٔ اسکندر به کید هندو
دل هر یکی را ز ما شاد کن
دعا خواه و دانش ده و داد کن
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۵ - مهمانی کردن خاقان چین اسکندر را
دلم را به دلداریی شاد کن
ز بند غم امروزم آزاد کن
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۶ - حکایت قزل ارسلان با دانشمند
ز دوران ملک پدر یاد کن
دل از بند اندیشه آزاد کن
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » آیینه سکندری » بخش ۲ - در مدح شمس السلاطین علاء الدنیا و الدین
نگویم به دستوریم شاد کن
که دستوریم بخش و آزاد کن
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » آیینه سکندری » بخش ۳
دل از روی هم صحبتان شاد کن
به نقل و به می مجلس آباد کن
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۴ - در چگونگی فرهنگ دیو با تمرتاش
روانم ز اندیشه آزاد کن
به بوس و کناری مرا شاد کن
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۱۸ - بردن عالمافروز، قلواد را نزد سام
ز عالمفروز پری یاد کن
دل سام نیرم بدو شاد کن
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۲۴ - عاشق شدن قمرتاش بر پرینوش خاقان چین
نگاهی کن و بنده آزاد کن
دل خستهام را تو خود شاد کن
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۱ - خردنامه افلاطون
به عبرت ز پیشینیان یاد کن
دل از یاد پیشینیان شاد کن
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۷
خدایا مرا از من آزاد کن
ضمیرم بعشق خود آباد کن
سرم را بیاد خودت زنده کن
روان مرا منبع یاد کن
بروی خودت باز کن دیدهام
[...]