مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱ - صفت بانوی قوال
او به هر کار بس به اندام است
هم نکو روی و نکو نام است
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۸ - آغاز داستان بهرام
کهآنچه او میپزد همه خام است
تخم ِ بیدادْ بد سرانجام است
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را
همه گفتند شاه بهرام است
که ملک گوهر و ملک نام است
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
وابر کاو شیرگون و دُرفام است
در مزاجش رطوبتی خام است
عراقی » عشاقنامه » فصل سوم و چهارم » بخش ۷ - مثنوی
هر که بر خوان این هوس خام است
نیست معنی درو، همه نام است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۷ - در بیان آنکه مراد از سلطان محمود خداست و از امیران عقلاء و علماء و حکماء و از ایاز انبیاء و اولیاء و از گوهر هستی ایشان
زو بری شو که ناخوش و خام است
دانهاش را مچین که آن دام است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۷ - در بیان آنکه عالم چون کوهی است. و افعال و اقوال آدمیان چون صداها که بشخص وا میگردد بدی را بدی و نیکی را نیکی که انالانضیع اجرمن احسن عملا
آن و این در جهان اجسام است
ورنه آنجا نه نقش و نی نام است
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۴
عهد تو سست و وعده ها خام است
چشم شوخت میانه بادام است
غمزهات زخمه زلف و خالت عود
خون عاشق می و لبت جام است
زلف تو بهر صید از چپ و راست
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۱ - رجوع به تمامی قصه
ور بگوید کسی که آن دام است
دام بهر عذاب و ایلام است
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - قطعه
ای فلک آستان که خاک درت
تارک آرای خلق ایام است
وی قمر پاسبان که گرد رهت
توتیا بخش چشم اجرام است
توسن سرکش سپهر بلند
[...]
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
در صف رزم تیغ بهرام است
در گه بزم زهره را جام است
رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳
چو در دور لبش تقوی حرام است
خدایا، دور میخواران کدام است
چه گویم از حدیث زلف و رویش
چو مشرق مظهر هر صبح و شام است
یکی صیاد در دامم فکندنست
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۲
وحدت و کثرت ار چه اقسام است
هر یکی را به حدِّ خود نام است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۵
چونکه ایمان و کفر اقسام است
دانش جمله شرط اسلام است
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۹ - در ضعف پیری و سبب منظوم ساختن آیین نصیری فرماید
پیک رحلت که پیریش نام است
مرگ را صحبتش سرانجام است
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۱۳ - در ضعف و پیری
پیک رحلت که پیریش نام است
مرگ را صحبتش سرانجام است