شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹
کفر زلفش که رونق دین است
مهتر هند و سرور چین است
دل ما می برد به عیاری
کار طرار دائما این است
نور چشمست و در نظر دارم
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۸ - قصه عاشق شدن کنیزک خلیفه بغداد بر غلام وی و از استیلای عشق وی خود را در دجله انداختن
جامی آیین عاشقی این است
مهر اینست و مابقی کین است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۳ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم مثل المؤمن مثل النحلة لا تأکل الا طبیبا و لا تضع الا طبیبا
از نبی آنچه حجت این است
الخبیثات للخبیثین است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۲۱ - در بیان غضب که آتش طبع افروختن است و خرمن دین و دنیا سوختن
آن نه چشم است غیرت دین است
وز در آفرین و تحسین است
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۸ - سبب تصنیف کتاب
دیگری گفت هر که او بیناست
می گلرنگ و شیشه میناست
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول
جامی آئین عاشقی این است
مهر این است و مابقی کین است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۶
مژه ام جلوه گاه پروین است
گل خورشید طلعتان این است
سیب غبغب اگر به دست افتد
بهتر از صد انار یاسین است
کی توانی سبک به منزل رفت؟
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷
بسترم تیغ و زخم بالین است
تلخی مرگ خواب شیرین است
می گشاید سواد ما از خط
سرنوشت نگاه ما این است
کشته تیغ امتحان تو را
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۰
معنی مطلق صراط این است
پیش چشمی که پاک و حق بین است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۳
غیر معلوم، عامه را دین است
کار اینان به ظن و تخمین است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۹
مهر گردون، چو بنگری، کین است
باده زهر است و کاسه زرّین است
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۱
ماه من ماه را نخستین است
وقت تجدید عهد پارین است
ماه ماتم برفت و عیش آمد
ساقیا فال نیکوئی این است
ماه نو جز بجام کی بیند
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
عقل در کوی عشق نابیناست
عاقلی کارِ بوعلی سیناست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
دستِ پیر از ولایتِ دین است
این که گویند پیر پیر این است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
همه اندرز من به تو این است
که تو طفلی و خانه رنگین است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
عقل در کوی عشق نابیناست
عاقلی کارِ بوعلی سیناست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
در خرابی نشسته کاین چین است
رسمِ گبران گرفته کاین دین است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
بغض کز سنتی بود دین است
مهر کز علتی بود کین است