گنجور

 
صائب تبریزی

مژه ام جلوه گاه پروین است

گل خورشید طلعتان این است

سیب غبغب اگر به دست افتد

بهتر از صد انار یاسین است

کی توانی سبک به منزل رفت؟

سنگ راه تو خواب سنگین است

همه شب همچو دسته سنبل

خواب آشفته ام به بالین است

سنگداغ فروغ چهره اوست

کوه طوری که کوه تمکین است

می کند چهره ای، نگاه مرا

گل رویش ز بس که نگین است

شعر صائب نمی شود کاسد

همه وقت این متاع شیرین است

 
 
 
سنایی

تا جهان است؛ کار او این است

نوش او نیش و مهر او کین است

مشاهدهٔ بیش از ۲۲ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
حمیدالدین بلخی

زآنکه در کویت آفتاب این است

نیم شب چون نماز پیشین است

خاقانی

ای عزیزان بر جهان این است

زهرش اندر گیای شیرین است

نظامی

بزم‌های تو گرچه رنگین است

آنچه بزم مخلد است این است

عطار

شیر در کار عشق مسکین است

عشق را بین که با چه تمکین است

نکشد کس کمان عشق به زور

عشق شاه همه سلاطین است

دلم از دلبران بتی بگزید

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه