گنجور

 
اسیر شهرستانی

بسترم تیغ و زخم بالین است

تلخی مرگ خواب شیرین است

می گشاید سواد ما از خط

سرنوشت نگاه ما این است

کشته تیغ امتحان تو را

بر لب زخم حرف تحسین است

مزه عمر تلخی کام است

نشئه مهر در می کین است

بهر بیهوشی اسیر امشب

حرف تلخت شراب شیرین است