×
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
گو ملک از غم بشر میسوز
کاین نهالی است بوستان افروز
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
عقل مردیست خواجگی آموز
عشق دردیست پادشاهی سوز
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
بر وفایِ زمانه کیسه مدوز
بگذرانش به قوت روز به روز
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۴
باشد از آنروز طالعم فیروز
که در آیی به چهر مهر افروز
روز روشن شود مرا شب تار
به محرم در آیدم نوروز
سال ها ز آب و تاب دیده و دل
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - آزمند خسیس
تا بکی زین شکار دست آموز
بستانم وظیفه روز بروز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب
قسط قرض است غوز بالا غوز
داد میبایدش همین امروز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۶ - غزل مرادف
در دم در قلاوزی بدپوز
هردو ساعت عوضشود شب و روز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۵ - حکمت
مرد بیدین بیامدی همه روز
چهره غمگین چو مردم دلسوز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۹ - گفتار ششم عزیمت بهار به اصفهان و شرح آن
میهمان کرد بنده را چل روز
شرمسارم ز لطفهاش هنوز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۱ - در صفت پاسبان
عامه دزدند و ابله و بدروز
پاسبان نیز قوز بالاقوز