سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۱ - اندر شکر و شکایت
از پی لطف و غایت کرمش
کرده بر لوح قسمت قدمش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۲ - اندر مدح صدرالامام تاجالوزراء ابیمحمدبن الحسنبن منصور گوید
دایه و مایهٔ خرد قلمش
قُبله و قبله جای جان قدمش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
در بلاغت ز سرعت قلمش
آب آتشفروز گشت دمش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران
پیچ صد مار داده بود دمش
گور صد گور کنده بود سُمش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۲ - کشتن بهرام اژدها را و گنج یافتن
از دَمَش برشکافت تا به دُمش
بچه گور یافت در شکمش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور
کرده شاه از درستی قلمش
نافذالامر جمله عجمش
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۸۰ - رجوع کردن بقصۀ شفاعت مریدان و پذیرفتن ولد سخن ایشانرا و بمقام والد خود بشیخی نشستن
کی کنی تو حقوق آن نعمش
چونکه پیدا بود چو خور کرمش
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۱ - در بیان آنکه معجز اکبر، سخن اولیاست، زیرا در معجزهها و کراماتها سحر و جادوی و سیمیا گنجد و ساحران جنس معجزه بسیار مینمایند. همچنین ضمایر را که کرامات اولیاست رمّالان و کاهنان و جوزبازان و پریزدگان میگویند، اما در سخن ایشان هیچ از اینها نمیگنجد
گذر از فهم تا کنی فهمش
نیست شو تا بری بر از رحمش
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵٠٨
هر که وجه معاش خود دارد
وز کسی هم نمیرسد ستمش
در جهان پادشاه وقت خودست
چیست از پادشاه وقت کمش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۳۶ - مهمان شدن عارف معرفت شعار مر خردمند خدمتگزار را و گفتن خردمند مر عارف را که حضرت حق سبحانه این همه طعامهای گوناگون و میوه های رنگارنگ را از برای آدمیزاد آفریده است و جواب دادن عارف که خدای تعالی آنها را از برای آدمی آفریده است اما آدمی را برای آن نیافریده است
ساخت منعم به انس خود علمش
انس با او بدل شد از نعمش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵ - اشارت به قصه امتحان ملائکه مر ابراهیم خلیل را صلوات الرحمن علیه و در باختن آنچه داشت از مواشی و نعم و اموال در محبت حق سبحانه و تعالی
کوه و در پر مواشی نعمش
شهر و ده پر حواشی خدمش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵ - اشارت به قصه امتحان ملائکه مر ابراهیم خلیل را صلوات الرحمن علیه و در باختن آنچه داشت از مواشی و نعم و اموال در محبت حق سبحانه و تعالی
کان همه جد و جهد دمبدمش
نیست جز در مقابل نعمش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴۲ - گفتار در احتیاج به طبیب که حفظ صحت به رأی وی منوط است و معالجه مرض به تدبیر وی مشروط
نرود بر مراد دل قلمش
خوش نیاید به چشم کس رقمش
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۴ - جستن کبوتر شاه بر درویش و نامه نوشتن به بال او
چون نوشت از رقیب و از ستمش
نامه در پیچ و تاب شد ز غمش
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
گر همه سحر بارد از رقمش
سر فرو ناورد بدان قلمش
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - تصویرپردازی خیالی از مردی شکمباره به عنوان تمهیدی برای مدح اسلام خان و توصیف سفره نعم او
چکد آب طراوت از رقمش
همچو تاک بریده از قلمش
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴
زندگی بخش عالم است، دمش
یم عرفان بود، نم قلمش