گنجور

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

 

مدد از بذل اوست عالم را

نشو او داد شخص آدم را

سنایی
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۲۰ - در توحید و مناجات گوید

 

آفرید آدمی و آدم را

ساخت هشده هزار عالم را

قوامی رازی
 

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در مرثیهٔ خواجه ابوالفارس

 

مایه زهر است نوش عالم را

میوه مرگ است تخم آدم را

ای حریف عدم قدم درنه

کم زن این عالم کم از کم را

صبح محشر دمید و ما در خواب

[...]

خاقانی
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۰ - باز رجوع کردن به قصه حضرت موسی علیه السلام

 

پس خضر راست کرد آن خم را

از دل هر دو برد آن غم را

سلطان ولد
 

ابن یمین » دیوان اشعار » معمیات » شمارهٔ ۱ - چیستان

 

چار حرفست نام آن دلبر

که درش قبله ایست مردم را

اول نام و ثانی و ثالث

خمس نصف است و ربع چارم را

ابن یمین
 
 
۱
۲
sunny dark_mode