رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۱
باد بر تو مبارک و خنشان
جشن نوروز و گوسپند کشان
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۹
تیره بر چرخ راه کاهکشان
همچو گیسوی زنگیان بنشان
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
خصلت زشت گرگ در رمشان
حقّ غمّاز یار بر همهشان
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۳ - در مدح نظامالملک ابونصر محمّدبن عبدالحمیدالمستوفی
کلک او همچو نوک دیدهکشان
خط او همچو غمزههای خوشان
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
دعوتی ساخت یک تن از همهشان
چون بترسید گرگ از رمشان
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
خسرو تاج بخش تخت نشان
بر سر تاج و تخت گنج فشان
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
کیسه زر بر آفتاب فشان
سنگ در لعل آفتاب نشان
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
آمد آن ماه آفتاب نشان
در بر افکنده زلف مشکفشان
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
مشک بید از درخت عود نشان
گاه کافور و گاه مشک فشان
عراقی » عشاقنامه » فصل هفتم » بخش ۴ - حکایت
چون ز «سبحان» شدی تو «اعظمشان»
گرد هستی خود ز خود بنشان
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۴۸ - در بیان آنکه جهد را نیز از انبیا و اولیا باید دانستن که اگر ایشان نیاموختندی کس چه دانستی که جهد چه چیز است
اینهمه پندها اگر ز ایشان
نرسیدی بما بنام و نشان
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۵ - در بیان آنکه مصطفی صلی اللّه علیه و آله خبر داد که اولیاء وارثان من اند و ایشان را روز قیامت شفاعت باشد که ولهم شفاعة فی الناس والشیخ فی قومه کالنبی فی امته
بلکه بخشید مال و خلعتشان
بر سری آن شه عظیم الشان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
زن که بالاش بود گفت نشان
تا من آوردمش بر تو کشان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
کانچنان دیدمش براه نشان
که به یک پای رفته بود کشان
اوحدی » جام جم » بخش ۳۲ - ذبابهٔ این فصل در سری چند مرموز
حکما گفتهاند و داده نشان
من بگویم ز گفتهٔ ایشان:
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب زمین بوس حضرتی که نقش خاتم نبوتش خاتم النبیین است و طراز خلعت رسالتش سیدالمرسلین صلی الله علیه و آله و سلم
گرد آن منزل بهشت نشان
رفته در دیده سرشک فشان
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۲۶ - سؤال و جواب
لیکن اندر وجود ذهنی شان
نیست ز احکام نفس الامر نشان
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۳۱ - اشارت به رکن سوم از ارکان ولایت که جوع است
ور بود معده جایع و عطشان
بود آن عین سیری ایشان