سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۲ - والشمس وضحیها والقمراذا تلیها
سر زبالین شرق برداری
دامن وجیب پر ز زرداری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز
چون تو دعوی زور و زر داری
دیده را کور و گوش کر داری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
گر سه حمال کارگر داری
چار حمال خانهبر داری
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۸
کژ نهادی کُله، چه سرداری
بجز آن کم ز پای برداری
خدمت جان بر تو آوردم
بجز این خدمت دگر داری
بمنت سر کجا فرود آید
[...]
سعدی » گلستان » دیباچه
ای کریمی که از خزانهٔ غیب
گبر و ترسا وظیفهخور داری
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمن این نظر داری؟
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۷ - در بیان آنکه عالم چون کوهی است. و افعال و اقوال آدمیان چون صداها که بشخص وا میگردد بدی را بدی و نیکی را نیکی که انالانضیع اجرمن احسن عملا
کز یکت صد هزار برداری
مست از کیمیاش زر داری
اوحدی » جام جم » بخش ۳۲ - ذبابهٔ این فصل در سری چند مرموز
باز کن چشم، اگر بصر داری
تا چه چیزی تو کین اثر داری؟
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۱ - رجوع به تمامی قصه
جز پی آنکه فهم گر داری
حصه خود ز قصه برداری
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۱۹ - زر و سیم
سخنی گویمت ز من بشنو
ای که از دشمنان حذر داری
دشمنانت تمام دوست شوند
تا که در کیسه سیم و زر داری
ور تهی کیسه ات شد از زر و سیم
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۵۳ - گوییا
ای فلان! از تو سخت می ترسم
که بسی فتنه زیر سر داری
کار تو جز لگد زدن نبود
گوییا نسبتی به خر داری
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۰
با رقیبان سر سفر داری
با اسیران دگر چه سر داری
چه روی سوی مصر و بنگاله
تو که هم قند و هم شکر داری
ملک خاور گرفته ای بجمال
[...]