سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹
ای دو زلفت دراز و بالا هم
وی دو لعلت نهان و پیدا هم
شوخ تنها که خواند چشم ترا
چشم تو شوخ هست و رعنا هم
بستهٔ تو هزار نادان هست
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۹ - در وصف بیطمعی و خویشتنداری خود گوید
من نه مرد زن و زر و جاهم
به خدا ار کنم وگر خواهم
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۹ - در وصف بیطمعی و خویشتنداری خود گوید
مادر موسیم که از شاهم
شیر فرزند را بها خواهم
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰
به تو مشغول و با تو همراهم
وز تو بخشایش تو میخواهم
همه بیگانگان چنین دانند
که منت آشنای درگاهم
ترسم ای میوه درخت بلند
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل پنجم » بخش ۷ - حکایت
لطف او گر نگفتی «آتاهم»
«یحملوا» ذاک بل «حملناهم»
سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۶
عشق و دولت اگر بود با هم
به تو نزدیکتر شود راهم
محنت و عشق هر دو همزادند
عشق و دولت کجا بود با هم
هست بخت آنکه تو مرا خواهی
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۲ - خواب کردن حبشی و باز بردن دایه وی را به خانه
من صفت بهر ذات می خواهم
نز برای صفات می کاهم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۷ - بسحق شیرازی
حکایت عدس و سفرهٔ خلیل اللّه
ز من بپرس که مداح نعمت اللّهم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
من نه مرد زن و زر و جاهم
به خدا گر کنم وگر خواهم
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۱
تا گدای درتوام شاهم
شاه را رشک آید از جاهم
مهر وماهم مطیع فرمانند
حرکتشان بود به دلخواهم
بی خبر گرچه از خودم لیکن
[...]