رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی
برترین پایه مرد را عقل است
بهترین مایه مرد را تقوی است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی
نقش هستیم چون برآمد راست
احمد احمد زبند بندم خاست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی
یکی از فضل او غدیرخم است
دیگری اِنّما وَلیّکُمْاست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
آن دلی را که شوق آزادی است
بندگی خسروی الم شادیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
آن هویت که مبدء اشیاست
بی کم و کاست بینی از چپ و راست
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۷
ای که از عشق و عقل میلافی
هست نیمی دروع و نیمی راست
عقل داری ولی نداری عشق
زان وجودت اسیر خوف و رجاست
عشق را با امید و بیم چکار
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - نکوهش بیطرفی ایران
تیغ و مسبار و میل و نشتر خواست
عرض و طولش بدید از چپ و راست
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - نکوهش بیطرفی ایران
مسلک من طریق بیطرفی است
بر همه آشکار و بر تو خفیست
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - آزمند خسیس
هر سحرگه ز خواب بر می خواست
بخت دادی نویدش از چپ و راست
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - ره راست
تا شدم خویگر به رفتن راست
چرخ کجرو به کشتنم برخاست
راست نتوان سوی بلندی رفت
راستی مانع ترقی ماست
کوهرو بین که پشت خم دارد
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران
مفلسی مردن است بی کم و کاست
هرکه مفلس شد از جهان برخاست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲ - گفتار دوم در خلقت جهان
فوق و تحتی گمان مبر کاینجاست
فوقوتحتاصطلاحماوشماست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵ - صف ادارهٔ تأمینات و شرح زندان
محفل و مجلسی اگر باقی است
هست در این محل و الا نیست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷ - صف زندان نمرهٔ یک
گر ترا حشر ساس و کیک هواست
شو بدانجا که شهرشان آنجاست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸ - سبب بنای زندان
دوزخی را که گفتهاند آنجاست
خاصه زینپس که موسم گرماست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی
با زبان فصیح و منطق راست
ساختمشان چنان که دل میخواست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی
سخنی کز دل سخنور خاست
در دل مستمع نشیند راست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی
گفتم آن قوم راکه این نه رواست
مردن و زیستن بهدست خداست