جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲ - جامی که قوی شکسته حال است
چون فال زنان ناخردمند
گرد آورده ست مهره ای چند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳ - تاجور ساختن این شاهد غیبی به بی عیبی مباهی به تاج بسمله که مرصع است به جواهر اسماء و صفات الهی
یعنی ای کرده به این نام بسند
لبت از هر چه جز این نام ببند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۶ - تخم درود در زمین معذرت کاشتن و خوشه مغفرت درودن و توشه آخرت برداشتن
سرو بی سایه اش از قدر بلند
بر سر تشنه لبان سایه فکند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۶ - تخم درود در زمین معذرت کاشتن و خوشه مغفرت درودن و توشه آخرت برداشتن
آزمون را به سوی چرخ بلند
چشم بگشای و همان لحظه ببند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۹ - سبب نظم جواهر آبدار سبحة الابرار که هر عقد وی از رشته آمال عقده گشاست و هر مهره از آن در گردش احوال مهر افزاست
گر به صورت بود آن پایه بلند
رفعت معنوی این راست پسند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۵ - مناجات در بیان قصور زبان سخن از شرح کمال الهی و شکر نوال نامتناهی و طلب سنجیدگی وی تا به میزان موزونی یابد و در کفه قبول افزودنی
ای زبان خرد از کنه تو بند
پایه قدر سخن از تو بلند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۹ - عقد چهارم در استدلال به ظهور آثار وجود آفریدگار سبحانه ما اعز شأنه و ما اجلی برهانه
مغزخواهی نظر از پوست ببند
مغز جویی نکند پوست پسند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۵ - عقد ششم در بیان آنکه ذات حق سبحانه حقیقت وجود است و هر حقیقت که مشهود است به سریان ذاتی وی موجود است
آن نکوبخت ازان تخت بلند
چشم بینش به چپ و راست فکند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۸ - عقد هفتم در شرح تصوف که بستن دست تصرف است و رستن از قید تکلف
ای به صوفیگری آوازه بلند
کرده زین شغل به آوازه پسند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۲ - حکایت آن مرید گرم رو که به فرموده پیر پخته کار در تنور فروزان نشست و از تاب آتش یک موی بر اندام وی کج نگشت
کمر خدمت او ساخت کمند
بهر معراج مقامات بلند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۲ - مناجات در طلب مقام فقر بعد از تحقق به مقام زهد
عشقبازان به تمنای تو بند
زهدورزان به خیالت خرسند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۳ - عقد دوازدهم در سر فقر که برقع سواد الوجه فی الدارین بیاض چهره هستی خود نهفتن است فی مرتبتی العلم و العین
پرده بر چشم جهان بین مپسند
هر چه پرده ست ازان دیده ببند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۵ - مناجات در توجه به مقام صبر بعد از تحقق به مقام فقر
در کمند تو فتاده ست به بند
خالی از داغ سگانش مپسند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۶ - عقد سیزدهم در بیان صبر که در اجتناب از مناهی رنج بردن است و بر اکتساب مراضی پای فشردن
شاهبازی مگشا پای ز بند
بس تو را ساعد شه شاخ بلند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۶ - عقد سیزدهم در بیان صبر که در اجتناب از مناهی رنج بردن است و بر اکتساب مراضی پای فشردن
عیسی از صبر برانداخت کمند
ساخت جا کنگر این چرخ بلند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۹ - عقد چهاردهم در شکر که صرف کردن نعمت منعم است در حق گزاری او و اعتراف به عجز و قصور در سپاسداری او
گردشان خار مژه پرچین بند
تا ز بیرون نرسد هیچ گزند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۵۸ - عقد هفدهم در توکل که اعتماد است بر کفیل ارزاق و تفویض امر به تدبیر وکیل علی الاطلاق عمت الاؤه و تقدست اسماؤه
ای در اسباب جهان پای تو بند
ماندن از راه بدین سلسله چند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۶۱ - عقد هژدهم در رضا که گره کراهت از دل گشادن است و تلخی ها را چاشنی شیرین دادن
از هوس ها چو ببری پیوند
ننهی از بوالهوسی بر خود بند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷۲ - مناجات در طلب آتش غیرت افروختن و موانع مقام قرب سوختن
هر کسی جسته به غیری پیوند
کرده دل را به غم غیر تو بند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷۹ - عقد بیست و چهارم در حریت که طوق بندگی حق را گردن نهادن است و ربقه بندگی خلق از گردن گشادن
از همه بگسل و با او پیوند
بنه از بندگیش بر خود بند